«چهرههای ماسک زده، دستهای دستکشدار، خیابانهای خلوت و گریز از اجتماعات»؛ این تصویر کلی جهان امروز است. تجربهای چینی که خیلی زود به جهان تسری پیدا کرد و تصویر دنیا را دگرگون کرد؛ اقتصاد را نابود کرده و اگر از حق نگذریم انسانها را با تنهاییشان بیشتر آشنا کرده است.
پیش از این ما از تحریم میگفتیم و جهان نمیفهمید، از افزایش لحظهای قیمتها میگفتیم و جهان نمیفهمید، از دردهای اجتماعی و نبود داروهای گروههای خاص میگفتیم و باز هم جهان نمیفهمید اما حالا این تنها درد مشترکی است که همه ما را گرد هم آورده است، همه ما در هر گوشه از این جهان از آنگولا و آمریکا و آلمان گرفته تا همین ایران خودمان برای بقا در این شرایط تقلا میکنیم و همهمان یک آرزوی مشترک داریم؛ کشف داروی کرونا برای بیشتر زنده ماندن و بیشتر در کنار هم بودن.
عدهای «شیوع کرونا» را یک جنگ تمام عیار بیولوژیک میخوانند، عدهای آن را ساخت دست انسانها و مولود لابراتوآرها میدانند و برخی هم گمان میکنند که سوپ خفاش یا خوراک مورچهخوار اولین نقطه شیوع این ویروس کوچک بوده است.
۶۰ روز است که تنها سکوت و سکون به صندلیهای سالنهای سینما تکیه زدهاند، ۶۰ روز است که هیچ جدالی برای تصاحب سانسهای بهتر بین سینماگران نیست؛ ۶۰ روز است که صاحبان آثار گلهای از نداشتن تبلیغات برای هرچه بهتر دیده شدن فیلمهایشان ندارند!
خبرگزاری مهر در این گزارش به مرور آنچه که در این مدت بر سینما گذشته پرداخته است.
اولین شوک همان تعطیلی سینماها بود آن هم در حالی که تنها چند روز پیشتر ۶ فیلم «عطر داغ»، «چهل و هفت» «خوب بد جلف؛ ارتش سری»، «نرگس مست»، «دوئت» و «بی وزنی» نمایش خود را آغاز کرده بودند و با این اتفاق اکران آنها در گام اول ناکام ماند. جدیترین گزینه این اکران نیمهمانده هم «خوب بد جلف ۲؛ ارتش سری» ساخته پیمان قاسمخانی بود که بلافاصله بعد از رونمایی در جشنواره سی و هشتم، به نمایش عمومی درآمد تا نام خود را به عنوان اولین فیلم اکران نوروزی ۹۹ ثبت کند.
توقف اکران این فیلم در حالی بود که افتتاحیهای یک میلیاردی را تجربه کرده و همین فروش این نوید را به سینماداران میداد که رونقی به گیشهها خواهد بخشید؛ فیلمی کمدی که دنبالهای بر قسمت نخست آن بود.
در کنار این فیلمها که چند روزی از اکران عمومی را سپری کرده بودند، ۶ فیلم دیگر هم امید به اکران نوروز بسته بودند که زیر سایه کرونا امیدشان ناامید شد؛ «شنای پروانه» ساخته محمد کارت، «لاله» ساخته اسدالله نیکنژاد، «پسرکشی» ساخته محمدهادی کریمی، «لامینور» به کارگردانی داریوش مهرجویی، «بازیوو» ساخته امیرحسین قهرایی و «زنها فرشتهاند ۲» ساخته آرش معیریان ۶ فیلمی بودند که در کنار «خوب، بد، جلف ۲» برای ورود به چرخه طلایی اکران نوروز ۹۹ صف بسته بودند اما حالا شرایط چندان متفاوتی نسبت به دیگر فیلمهای متوقف در ترافیک اکران سینماها ندارند.
اما این ناتمام ماندن کارها فقط مختص چرخه اکران فیلمها نبود. همزمان با افزایش آمار مبتلایان و فوتیهای کرونا و همچنین هشدارهای مکرر مبنی بر عدم تجمع و دست کشیدن از کارها، کار برخی از فیلمها در مرحله فیلمبرداری متوقف شد.
«لحظهای و دیگر هیچ» به کارگردانی کاوه قهرمان، «چپ راست» به کارگردانی حامد محمدی، «جوجه تیغی» به کارگردانی مستانه مهاجر، «روشن» به کارگردانی روحالله حجازی و… از همین جمله بودند این در حالی است که تنها سه یا چهار جلسه از کار برخی از آنها باقی مانده بود و حتی پیش بینی میکردند فیلمشان را به زودی اکران کنند؛ «چپ راست» یکی از همین فیلمها بود که تهیهکنندهاش منوچهر محمدی عنوان کرد برای حفظ سلامت همکارانش ترجیح داده بعد از بهبود شرایط اقدام به فیلمبرداری ۳۰ درصد باقی مانده آن کند. در این میان اما بودند پروژههایی که علی رغم تذکرهای ستاد کرونا در سینمای ایران همچنان کار فیلمبرداری را پیگیری میکردند. همین موضوع دانش اقباشاوی سخنگوی این ستاد را بر آن داشت تا نام ۲ فیلم در حال فیلمبرداری را معرفی کند. یکی از همینها «شپلوتکا» به کارگردانی حسین قناعت بود این در حالی است که ستاد کرونا در پیک ابتدایی این بیماری نام این فیلم را در فهرست فیلمهایی که فیلمبرداریشان متوقف شده قرار داده بود. البته همین چند روز پیش هم حسین قناعت در یادداشتی عنوان کرد که به دستور ستاد کرونا توجه و روند تولید «شپلوتکا» را تا زمان بهبود شرایط متوقف میکند. دیگر فیلمی که همچنان در حال فیلمبرداری می باشد «مجوز خروج» به کارگردانی کیارش اسدیزاده است. هرچند شنیده میشود که عید فطر قرار است سینماها بازگشایی شود و محمدمهدی طباطبایینژاد معاون نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی هم تلویحاً آن را تأیید کرده، اما حتی همین هم از نگرانی برخی سینماگران برای ایام پساکرونا نکاسته، این غیرقابل کتمان است که کرونا ضرری بیسابقه به سینما زده است اما آنچه دوچندان باعث سردرگمی سینماگران میشود نبود برنامهای مدون برای عبور از این بحران است چه اینکه تجربه ثابت کرده است که اساساً مسئولان ما در شرایط بحرانی قدرت اتخاذ تصمیمی درست را ندارند، اگر هم داشته باشند به محض عادی شدن شرایط تمام وعدههای آنها به دست فراموشی سپرده میشود. روی دیگر این سکه این است که سینماگران سرمایههای خود را بر باد رفته میبینند که پربیراه هم نیست. در شرایط عادی سالانه قریب به ۷۰ فیلم در سینمای ایران به نمایش درمیآید که حتی در آن زمان هم عدهای بر این باور بودند که فیلمشان با سدی به نام اکران رو به رو است و پشت درش میمانند، حالا با این تعطیلی ۲ ماهه سینماگران متفقالقول از پدیدهای تازه صحبت میکنند؛ «ترافیک وحشتناک اکران بعد از ایام کرونا». این یعنی اینکه نیمی از فیلمها امکان اکران پیدا نمیکنند و سرمایهای هم برنمیگردد. یعنی طوفانی سهمگین بیسروصدا و به همان آرامی، سرمایههای آنها را در نوردیده است. بیاید به وجه دیگر از این سینما هم نگاه کنیم؛ سینما تنها شامل کارگردان، تهیهکننده و بازیگر نیست برای تولید یک فیلم دست کم یک تیم صدنفره از صفر تا صدش تلاش میکنند. همانهایی که پشت صحنه هستند و معروف ترینشان را حتی اکثر فیلمبینهای حرفهای هم نمیشناسند و حالا بیشترین خسارت متوجه آنها شده است. اتفاقاً همانها هستند که در معادلات سینما نادیده گرفته میشوند، افرادی که به دلیل تعطیلی روند تولید حالا خانه نشین شدهاند و برخی عنوان میکنند آنها اندوختهای برای روزهای سخت ندارند. کرونا هرچه هم که نداشت باعث شد افراد جامعه آنلاینتر شوند و کارهایشان را از مجاری اینترنتی دنبال کنند از رهگذر همین امر بود که شیوهای نو در نمایش فیلمها بر سر زبانها افتاد؛ موضوعی که البته در کشورهای دیگر آزموده شده و اتفاقاً جواب هم داده، این روزها اکران اینترنتی آثار سینمایی به مهمترین بحث محافل سینمایی تبدیل شده است. هر رسانهای را که باز کنید میبینید عدهای در مدحش و عدهای در ذمش صحبت میکنند. موضوعی که البته پیش از این و در زمانی که سینما شرایط عادی را سپری میکرد با مستند «توران خانم» به کارگردانی رخشان بنیاعتماد و مجتبی میرتهماسب تجربه کرد و اتفاقاً استقبالی غیرمنتظره را پیش رویش دید اما گویا نیاز بود تا این حوزه به صورت جدی تر محک بخورد. سرانجام اما این ابراهیم حاتمی کیا و سازمان حمایت گر فیلمش یعنی سازمان اوج بودند که پیشگام شدند تا «خروج» نامش را به عنوان اولین فیلم بلند سینمای ایران در تجربه اکران اینترنتی ثبت کند. این روزها که آنلاینتر شدهاید حتماً از کیفیت نمایش این فیلم زیاد شنیدهاید، از سامانههای درخواستی نمایش «خروج»، از میزان پول پرداختی برای تماشایش و… اما خالی از لطف نیست که دوباره قاچاق آن را یادآور شویم. تنها چند ساعت از اکران اینترنتی فیلم گذشته بود که «خروج» سر از کانالهای تلگرامی درآورد. تنها با یک کلیک و بدون پرداخت هیچ پولی میتوانستید تازهترین ساخته ابراهیم حاتمی کیا را ببینید. فیلم به همین سادگی قاچاق شد.