نوآوران آنلاین- چندی قبل زن سالخورده ای به اداره پلیس رفت و از دو زن و یک مرد خودرو سوار به اتهام سرقت طلاهایش شکایت کرد.
شاکی در توضیح ماجرا گفت: ساعتی قبل از خانه ام در یکی از خیابان های مرکزی تهران برای خرید بیرون آمدم. پس از خرید در راه بازگشت به خانه ام بودم که خودروی شاسی بلند گرانقیمتی کنارم توقف کرد.
راننده مرد جوانی بود که علاوه بر او زن میانسال و دختر جوانی هم داخل خودرو بودند.
زن میانسال گفت: خیلی ثروتمند است و مدتی است به افراد فقیر کمک مالی می کند از من خواست تا برای کمک فرد فقیری را به او معرفی کنم. من خیال کردم او واقعاً خیر است و حرف های آن ها را باور کردم و گفتم که زن بیوه ای را می شناسم که نیازمند است. او دسته ای پول داخل کیسه کوچک پارچه ای انداخت و مدعی شد داخل کیسه مقداری وسایل دیگر هم است و از من خواست کیسه را به زن نیازمند برسانم.
زن میانسال حرف هایش را ادامه داد و گفت: دخترش بیمار است و پزشکان تجویز کرده اند باید طلای زن مؤمنی را داخل ظرف آبی بیندازیم و پس از شستشوی طلا، آب آن را به دخترم بخورانیم تا بیماری اش بهبود پیدا کند. سپس من طلاهایم را به آن ها دادم و پس از شستشو در ظرف آبی کیسه را به من دادند و مدعی شدند که طلاهایم داخل کیسه است و بعد هم به سرعت از محل دور شدند. دقایقی بعد سر کیسه را باز کردم و دیدم اثری از طلاهایم نیست و پول های داخل کیسه هم تقلبی است که فهمیدم آن ها خیر نبودند و دزد بودند.
با طرح این شکایت پرونده به دستور قاضی بهشتی، بازپرس شعبه دوم دادسرای ویژه سرقت در اختیار تیمی از کارآگاهان پلیس آگاهی قرار گرفت.
همزمان با ادامه تحقیقات درباره این حادثه مأموران با شکایت های زیادی روبه رو شدند که نشان می داد دزدان خودروی شاسی بلند با همین شیوه زنان سالخورده را فریب داده و طلا های آن ها را سرقت می کنند.
در حالی که بیش از ۲۰ شاکی از متهمان در اداره پلیس شکایت کرده بودند مأموران دریافتند زن میانسالی یکی از اعضای این باند را که دختر جوانی است هنگام سرقت طلاهایش با کمک رهگذران دستگیر کرده است.
بررسی ها حکایت از این داشت زن میانسال که به همین شیوه در دام دزدان گرفتار شده بود وقتی متوجه سرقت طلاهایش می شود با آن ها درگیر می شود و دختر جوان را از خودروی شاسی بلند پایین می کشد و با کمک شهروندان او را دستگیر می کند، اما دو همدست او موفق به فرار می شوند.
متهم پس از انتقال به دادسرا به جرم خود اقرار کرد و گفت: من از طایفه فیوج هستم و از دوران کودکی همراه مادرم و برادرم کف زنی می کردم و الان هم حرفه ای هستم. مدتی قبل باند خانوادگی سرقت طلا های زنان سالخورده را تشکیل دادیم و با خودروی شاسی بلند گرانقیمت برادرم به محله های تهران می رفتیم و به همین شیوه از زنان سالخورده سرقت می کردیم.
از آنجایی که خودروی شاسی بلند سوار بودیم کسی به ما مشکوک نمی شد و خیال می کردند ما خیر هستیم و قصد کمک به نیازمندان را داریم تا اینکه در آخرین سرقت زن میانسالی متوجه شد که طلاهایش را سرقت کرده ایم و با من درگیر شد و مرا از خودرو پایین کشید که دستگیر شدم.
وی درباره سرقت از شوهرش هم گفت: شوهرم در کار خرید و فروش طلا فعالیت می کند. مدتی قبل با شوهرم اختلاف پیدا کردم که با کمک یکی از پسران محله مان او را با قرص خواب آور بی هوش و ۷۰۰ گرم طلای او را سرقت کردیم. پس از این طلا های سرقتی را به مبلغ ۱۵۰ میلیون تومان فروختم.
متهم برای تحقیقات زیادتر به دستور قاضی بهشتی در اختیار مأموران پلیس قرار گرفت. کارآگاهان در تلاشند تا مادر و برادر متهم را دستگیر کنند.