بانک توسعه تعاون بانک ملی
روزنامه نوآوران - 1403/02/29
شماره 2470 - تاریخ 1403/02/29
آخرین اخبار
تیم ملی تکواندوی ایران قهرمان آسیا شد
ورود دلار به کانال ۵۷ هزار تومان/ ادامه روند کاهشی نرخ ارز
آرامگاه خشایارشا در تهدید است؟
مجمع تشخیص مصلحت لایحه حمایت از خانواده را تعیین تکلیف کرد
اجرای طرح سراسری ساماندهی آسیب‌های اجتماعی درناحیه٢ منطقه٦
شهردار منطقه۶ میهمان منزل شهدا شد
توافق دوشان‌تپه تصویب شد
برگزاری پویش یکشنبه با ورزش بانوان
پاکسازی ۱۱۰ متر مربع جداره ها در منطقه ۲۱
۶۰ مصوبه، رهاورد سومین بازدید میدانی شهردار منطقه ۱۵، از ناحیه یک بود
نصب ۱۴۴ تابلو قدم شمار در منطقه ٢١
-از کادر آموزشی مدارس استثنایی منطقه۴ تقدیر شد
اهتزاز پرچم رضوی در محوطه برج میلاد
منطقه ١٢ تهران درآستانه میلاد امام رضا (ع) غرق نور و سرور شد
توسعه پارکینگ های منطقه راهکار کاهش مشکلات ترافیکی است
قطعی برق روشنایی داخلی ایستگاه میرزای شیرازی برطرف شد
لایروبی بیش از 10 هزار متر از انهار معابر سطح منطقه 17
اجرای لوله گذاری ۴ کیلومتری فضای سبز بزرگراه شهید خرازی
اجرای طرح مبارزه با حیوانات موذی در منطقه۲۲
یادداشت مدیر روابط عمومی شهرداری منطقه ۳ به مناسبت روز ارتباطات و روابط عمومی
چه فرقی می‌کند پنجشنبه تعطیل باشیم یا شنبه؟
تولید بیش از 56 هزار تن شمش آلومینیوم طی ماه نخست 1403
خشایار راد: سوژه‌های روزمره دمده شده!
دادگاه فرزندان معاون اول سابق قوه‌قضاییه غیرعلنی نیست/ با ناشران اسناد مالی مردم برخورد می‌کنیم
چرا مالیات مشاغل و اصناف ناچیز است؟
خشایار راد: سوژه‌های روزمره دمده شده!
بومی‌سازی جوهرهای نانو آنتی‌باکتریال خودکار در کشور
جبهه مقاومت نیازمند روایت صحیح و هنرمندانه است
بهسازی محورهای مواصلاتی در حریم منطقه ۲۲
رفع آخرین معارض پروژه آزادراه شهید شوشتری در منطقه ۱۵
پایش آسفالت معابر منطقه ٦ تهران زیر ذره بین سازمان بازرسی شهرداری تهران
اتمام عملیات آسفالت و تبدیل انهار به کانیو در معابر خیابان لقمان منطقه 19
عملیات اجرایی آسفالت ریزی بلوار شقایق در منطقه 19آغاز شد
بهسازی مسیر خاکی2 هزار متر مربعی ضلع غربی بلوار یادگار با تخلیه 50 کامیون تراشه آسفالت
122 نقطه از معابر شهری منطقه 19 با پخش 75 تن آسفالت بهسازی شد
اصلاح هندسی نقاط حادثه خیز محور آزادگان در منطقه 19 با تعویض گاردریل و اجرای تک جدول
انهار معابر شهیدان لطیفی و ورامینی در منطقه 19 به کانیو تبدیل شد
افزایش روشنایی پایه چراغ های ۹ متری بلوار میلاد در قالب پروژه های «من شهردارم دو»
۲ هزار دانش آموز دختر منطقه۱۳ تکریم شدند
رصد مدیران شهری از پروژه های ترافیکی شمال شرق شهر
سیر تکامل روابط عمومی و ارتباطات در گذر زمان به تصویر کشیده می شود
پل تندرستی بزرگراه شهید همت درآینده نزدیک آماده بهره برداری می شود
ایستگاه های سیار «آینده شبیه توست» میزبان دختران منطقه2
نصب ابرپرچم‌های امام رضا (ع) در ۲ نقطه از منطقه ۱۶
روشنایی معابر در طرح تحول خدمت تأمین می شود
نمایشگاه و کارگاه هنری ارتباطات و روابط عمومی در منطقه ۴ تهران
آغاز مرحله جدیدی از پروژه ساماندهی حاملان بار با چرخ دستی در بازار تهران
صرف بیش از ١٠٠ هزار متر‌مربع پوشاننده برای پاکسازی و زیباسازی جداره‌ها و نما‌های فرسوده هر ماه
رئیس شعبه مرکزی بانک ایران زمین معرفی شد
رئیس شعبه مرکزی بانک ایران زمین معرفی شد
جمع آوری 12 هزار کیلو پسماند غیرمجاز در منطقه 17
کد خبر: 172185 | تاریخ : ۱۳۹۷/۵/۲۷ - 09:37
شراره 25 ساله بدترین سرنوشت را به آغوش کشید!

شراره 25 ساله بدترین سرنوشت را به آغوش کشید!

ازدواج با یک پسر شهری تنها آرزوی من در دوران نوجوانی بود. می خواستم با دیگر دختران روستا تفاوت داشته باشم و به آن ها فخر بفروشم چرا که همواره احساس می‌کردم زنان شهری در ناز و نعمت زندگی می کنند و دست به سیاه و سفید نمی زنند اما گویی سرنوشت من به سیاهی مواد افیونی گره خورده بود به طوری که وقتی همسرم برای اولین بار فرزندش را در کلانتری به آغوش کشید تازه فهمیدم که ...

نوآوران آنلاین-زن 25 ساله به نام شراره در حالی که با دیدن اولین بوسه عاشقانه پدر بر گونه های نوزاد یک ماهه اش اشک می ریخت به کارشناس اجتماعی و مشاور کلانتری پنجتن مشهد گفت: پدرم کشاورز بود و از طلوع آفتاب تا غروب در زمین‌های زراعی‌اش زحمت می کشید تا من و شش خواهر و یک برادرم روی تلخکامی ها را نبینیم. با وجود این من ته تغاری خانواده بودم که اطرافیان «دردانه بابا» صدایم می کردند. او علاقه خاصی به من داشت . هنگامی که خسته از کار به خانه بازمی گشت مرا روی زانوهایش می گذاشت و با نوازش موهایم لذت وصف نشدنی را به من می داد. من هم حتی با گریه و زاری ظرف غذای پدرم را از مادرم می‌گرفتم تا آن را در زمین کشاورزی به پدرم برسانم. هر روز ظهر زیر سایه درخت توت کنار پدرم می نشستم و سفره ناهار را می گشودم. سال ها می گذشت و خواهرانم یکی پس از دیگری با پسرانی از اهالی روستایمان ازدواج کردند و به خانه بخت رفتند. اگرچه من سعادت و خوشبختی و شادمانی را در چهره تک تک خواهرانم می دیدم که با شوق کمک حال همسرشان بودند اما سودای زندگی در شهر را در سر داشتم به همین دلیل هیچ کدام از خواستگارانم را نمی پذیرفتم. دوست داشتم با پسری شهری ازدواج کنم و درحالی که عینکی دودی بر چهره زده ام کنار همسرم در یک خودروی مدل بالا بنشینم و این گونه وارد روستا شوم تا به دیگر دختران فخر بفروشم. ولی چنین خواستگاری نداشتم. مدتی بعد یکی از پسران روستا که چند سال قبل با خانواده اش به مشهد مهاجرت کرده بود، از من خواستگاری کرد. من هم به امید زندگی در شهر بلافاصله پذیرفتم اما پدرم به خاطر شناختی که از «محمد» داشت مخالف این ازدواج بود. با وجود این برای آن که قلب Heart چینی گونه سوگلی اش نشکند با چهره ای اندوهناک درحالی رضایت داد که آن روز برای اولین بار اشک غلتان را روی گونه های آفتاب سوخته اش دیدم. چند روز بعد از مراسم ازدواج کوله بارم را بستم و راهی شهر شدم. اگرچه زندگی در آپارتمان Apartment 40 متری حاشیه شهر برایم عذاب آور بود اما احساس تنهایی بیشتر رنجم می داد چرا که همسرم تا دیروقت به منزل نمی آمد و به زندگی بی تفاوت بود. پرخاشگری، نامهربانی و تنگناهای مالی آن قدر شدید شد که تازه فهمیدم همسرم اعتیاد دارد. پسرم به دنیا آمده بود که من دچار افسردگی شدید شدم ولی همسرم فقط پای بساط مواد مخدر Drugs بود و هیچ توجهی به ما نداشت. با کمک پدرم تحت درمان قرار گرفتم و درحالی دوباره به زندگی ام بازگشتم که محمد با کتک کاری هایش زندگی بر من و فرزندم را تلخ کرده بود ولی روی بازگشت به روستا را نداشتم. روزهای وحشتناکی را سپری می کردم تا این که فرزند دیگرم نیز به دنیا آمد اما از محمد خبری نبود. مواد مخدر روح و جسم او را تسخیر کرده بود و گاهی چند روز هم او را نمی دیدم تا این که به قانون Law پناه بردم اما وقتی همسرم برای اولین بار نوزاد یک ماهه اش را در کلانتری دید و عاشقانه او را بوسید، فهمیدم که یک معتاد Addicted هم مهر پدری دارد به همین دلیل با راهنمایی مددکار اجتماعی کلانتری تصمیم گرفتم از شکایتم صرف نظر کنم و در مراحل درمان و جلسات مشاوره ترک اعتیاد کنارش قرار بگیرم تا شاید او دوباره به زندگی بازگردد. این درحالی است که به پیشنهاد «محمد» چمدان بازگشت به روستا را بستیم تا با کار در زمین های کشاورزی پدرم، کنار دیگر خواهرانم خوشبختی را احساس کنیم.
شایان ذکر است، به دستور سروان محمد ولیان (رئیس کلانتری) وی به مراکز ترک اعتیاد و مشاوره معرفی شد.

کانال تلگرام

ارسال دیدگاه شما

  • دیدگاه های ارسالی، پس از تایید مدیر سایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشند منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان پارسی باشند منتشر نخواهد شد.