کد خبر : 549530 تاریخ : ۱۴۰۲ چهارشنبه ۶ دي - 17:29
سیاست فعالیت پلیسی در آمریکا بین اجبار و مشروعیت

نوآوران آنلاین-

دکتر غلامحسین بیابانی دانشیارگروه کشف جرایم دانشگاه جامع علوم انتظامی امین
فرم‌های مدرن فعالیت پلیسی در آمریکا به سنت تاریخی نظارت شهروندان برمی‌گردد که در دوران پیشاصنعتی توسط اعضای جامعه انجام می‌شد. این فرم از نظارت افقی که در جوامع پیشامدرن رایج بوده‌ است، در مرکز فرم‌های پیشاصنعتی همبستگی اجتماعی قرار داشت. عملکردهای فعالیت‌های پلیسی توسط شهروندانی به دست آمد که مواظب همسایگان‌شان بودند و حسی جمعی از اجتماع به وجود آوردند و پلیس جامعه‌محور در همین امر ریشه دارد. نظارت افقی در دوره‌ معاصر و مشارکت آن در پیشگیری از جرائم در کمپین‌های خدمات عمومی متجلی می‌شود، از قبیل "اگر چیزی دیدید، گزارش کنید" که شهروندان را تشویق می‌کرد تا اتفاقات عجیب و خارج از عرف را به پلیس یا دیگر مقامات گزارش دهند. نظارت افقی در زمینه ایجاد همنوایی اجتماعی، کنترل جرائم و فعالیت پلیسی جامعه‌محور باید به عنوان یک جنبش معاصر برای تاسیس مجدد الزام شهروندان به نظارت بر دیگر شهروندان درک شود که خود انتظار دارند که مورد مراقبت باشند در حالی که خودشان هم در مراقبت از دیگران شریک هستند. 
با خیزش دوره‌ صنعتی و حرکت به سوی توسعه‌ شهری و جمعیت شهرها، تراکم جمعیت باعث تغییر در سازمان و نظارت اجتماعی شدند. نظارت به صورتی از قدرت دولتی درآمد و این آغاز نوعی از نظارت شد. 
با مراجعه مجدد به مسئله فعالیت پلیسی در دوره معاصر، می‌توان اتفاق افتادن نظارت را مشاهده کرد. درحقیقت، فرصت‌های مختلف در رفتار پلیس تا حدود زیادی چیزی است که گلداسمیت در حال مشاهده آن است زمانی که در حمایت از به رسمیت شناختن دوره جدیدی از اجرای قانون با نشانه‌ "رویت‌پذیری جدید فعالیت پلیسی" استدلال می‌کند. در زمینه‌ی پرسش‌های در مورد مشروعیت پلیس، نظارت و رویت‌پذیری در میان ابزارهایی اولیه هستند که بوسیله آن‌ها سورفتار پلیس به سطح می‌آید. رویت‌پذیری جدید فعالیت پلیسی دارای پیامدهای دامنه‌داری برای سازمان اجتماعی پلیس است که در مورد روابط متقابل بین شهروندان و پلیس که به طور بالقوه رویت‌پذیری اندکی داشته است و دور از چشم‌ها بوده است، هشدار می‌دهد. رویت‌پذیری جدید توسط تمامی فرم‌های نظارت ایجاد می‌شود ولی به طور خاص توسط مدیریت پلیس و توسط شهروندان انجام می‌شود. اگر ثبت ویدیویی سورفتار پلیس از این منابع قابل مشاهده باشد، توانایی تقسیم آن با مخاطبین عظیم از طریق ابزارهای مختصر از قبیل اینترنت، مکانیسم پرسرعتی برای تاثیرگذاری بر آرامش عمومی در پلیس ارائه می‌کند و درنهایت به ادعاهای پلیس برای مشروعیت نهادی خود کمک می‌کند. 
در موارد مهم مواجهه‌های مهلک پلیس با شهروندان، ما شاهد توسعه‌ تکنولوژی ویدیویی در نظارت بر پلیس و بر شهروندان و بیشتر شدن توانایی پخش تصاویر خشونت پلیس علیه شهروندان بوده‌ایم. این سرعت در پخش شدن اطلاعات به طور پیش بینی پذیری باعث تغییر دینامیک‌های روابط بین پلیس و جامعه می‌شود. این کار با پرتو افکندن بر تصاویر خشونت پلیس انجام می‌شود که رفتار مناسب فعالیت پلیسی، مشروعیت مکانیسم‌های پاسخگویی پلیس و ماهیت و منبع شفافیت در روابط پلیس و شهروندان را به پرسش می‌کشد.
از اواخر تابستان 2014، فعالیت پلیسی در آمریکا مجموعه‌ای از حوادث با جلب توجه زیاد را تجربه کرد شامل کشتن آمریکایی‌های آفریقایی‌تبار توسط افسران سفیدپوست. روشن است که ویدئو در حال تغییر شیوه‌ای است که شهروندان در مورد خشونت پلیس یاد می‌گیرند. در حالی که ویدئوها صرفا چیزی که آمریکایی‌های آفریقایی‌تبار و دیگر جوامع اقلیت از سال‌ها قبل می‌دانستند را تایید می‌کردند، بسیاری از آمریکایی‌ها مجبور شدند تا در مورد این ویدئوها بیاندیشند. در غیاب داده‌های سیستماتیک در مورد شلیک‌های پلیس که توسط حکومت فدرال جمع‌آوری شده‌اند، ارزیابی شلیک‌های پلیس به طور کلی ناممکن است. در پرتو پیشرفت‌ها در آموزش پلیس در مورد بازه استفاده از قوه قهریه، حساسیت فرهنگی و کنترل‌های مدیریتی بیشتر، می‌توان فرض کرد که شلیک‌های پلیس به شهروندان احتمالا ثابت بوده است و حتی نسبت به گذشته کمتر شده است. اما هیچ داده‌ آماری وجود ندارد که با آن روندها و دیگر الگوهای مربوط به شلیک‌های پلیس مستند شوند. 
در غیاب داده‌های سیستماتیک، قدرت حوادث احساسات‌برانگیز که در یک چارچوب مختصر ارائه می‌شوند، قدرت حکمرانی بر آگاهی مردم در مورد مسائل مربوط به روابط بین اجتماع و استفاده پلیس از قوه قهریه را دارد. بر اساس تئوری کوئینی در مورد حقیقت اجتماعی جرم، ویدئوها حقیقت اجتماعی خشونت دولتی علیه شهروندان را تغذیه می‌کند. در غیاب داده‌های تجربی، روایت ویدئوها برتری می‌یابد. هیچ شکی وجود ندارد که تصاویر ویدیویی حقیقت را نشان می‌دهند ولی همچنین معانی را به طریقی منتقل می‌سازد که گفتمان در مورد سوژه‌ خشونت پلیس فراتر از چیزی که ویدئو به نمایش می‌گذارد را منتقل می‌سازد. این امر حقیقت اجتماعی قدرتمند یک ویدئو در تضاد با حقیقت تجربی خشونت پلیس به عنوان یک پدیده اجتماعی است که ما اطلاعات نسبتا کمی در مورد آن داریم. دلایل اندکی وجود دارد که انتظار داشته باشیم که شهروندان اقلیت نژادی به طور نامتناسبی در شلیک‌های پلیس به شهروندان و همچنین استفاده از قوه قهریه نمایندگی شده باشند. توانایی سرکوب جمع‌آوری داده‌های سیستماتیک پرپیامدترین قدرت دولت در روابط متقابل شهروندی، استفاده از نیروی مرگ‌آور، نشان دهنده‌ قدرت پلیس در کنترل اطلاعاتی است که می‌توانست مشروعیت آن‌ها را تضعیف کند. در این لحظه‌ تاریخی، فقدان داده‌ها باعث تقویت روایت‌های ویدئوها در مورد خشونت پلیس در برابر شهروندان اقلیت می‌شود. در یک نظرسنجی از افکار عمومی نشان می‌دهد که 38 درصد از سفیدپوستان باور داشتند که استفاده بیش از حد مجاز پلیس از قوه قهریه در حال افزایش بوده است و 73 درصد از آمریکایی‌های آفریقایی‌تبار و 67 درصد از لاتین‌تبارها همین اعتقاد را داشتند. 
ویتزر  نشان داده است که  افکار عمومی در مورد پلیس پس از حوادث با جلب توجه بالای سورفتار پلیس هم سفیدپوستان، هم برای آفریقایی‌تبارها و هم برای لاتین‌تبارها رو به افول می‌گذارد و بزرگترین تاثیر را بر روی آمریکایی‌های آفریقایی‌تبار دارد. همان طور که تصاویر مربوط به سوءرفتار پلیس و مخصوصا خشونت منجر به مرگ به بخشی از عملکرد پلیس بدل می‌شود، تاثیر بلافاصله ممکن است تضعیف بیشتر پلیس و مشروعیت آن در نگاه عموم باشد.
یک پرسش مهم که پژوهشگران در حال بررسی آن هستند، تاثیر فیلمبرداری بر تصمیم‌گیران پلیس است. تئوری بازداری باعث می‌شود که انتظار داشته باشیم که تاثیرات نظارت ویدئویی بر روی رفتار پلیس باعث کاهش سوءرفتار پلیس شود. برخی، از جمله جیمز کامی، گمان کرده‌اند که نظارت ویدئویی بر پلیس باعث کاهش انگیزه‌ پلیس برای درگیری با عموم مردم و اجرای قانون می‌شود. شواهد اندکی از داده‌های رسمی در مورد جرائم وجود دارد که این دیدگاه را تایید کنند که نظارت و فرم‌های مختلف اسناد ویدئویی از رابطه‌ بین شهروندان و پلیس باعث "پلیس‌زادیی" از جرائم شود.