کد خبر : 465130 تاریخ : ۱۴۰۱ جمعه ۱۸ شهريور - 20:01
صحنه جرم و شخصيت جنایی مجرم ▪️دکتر غلامحسین بیابانی / دانشیارگروه کشف جرایم دانشگاه جامع علوم انتظامی امین

نوآوران آنلاین- صحنه جرم – هر چند كوچك يا بزرگ –  اصلی ترين منبع حاوی مدارك و شواهد گران سنگی است كه برای پی جويی جرم به كار می آيد. البته گاهی مواقع مجرم آثار عينی و ملموسی در صحنه باقی نمی گذارد. در چنين صحنه هايی کارآگاه بايستی به دنبال انگيزه و يا صحبت هايی كه از مجرم در صحنه باقی مانده باشد تا آن ها را تجزيه و تحليل نمايد، زيرا انگيزه مجرمان قابل ديدن نيست و آن ها را نمی توان زير ميكروسكوپ ديد.
بر همين اساس، در كشف چنين پرونده هايی بايستی از علوم مختلف از جمله روان شناسی جنايی به منظور تحلیل شخصیت مجرم كمك گرفت؛ زيرا روان شناسی جنايی الگوهای رفتاری مجرمان را به عنوان كمک در توسعه و پيشرفت ترسيم رفتاری مجرمان بررسی می كند.
به طور سنتی هر صحنه جرمی به عنوان یک مجموعه مستقلی از داده ها مشاهده می شود که کارآگاه می تواند ردپای متهم را در آن تشخیص دهد.
حال سؤال اینجاست: «اگر در صحنه مدرکی باقی نمانده باشد؛ بایستی صحنه را رها کرد؟».
در تعریف “کارآگاه” آمده است: «کارآگاه به کسی گفته می شود که بتواند با صحنه حرف بزند و صحنه هم به ایشان پاسخ دهد».
البته گاهی مواقع مجرم در صحنه آثاری از خود باقی نمی گذارد و این وظیفه کارآگاه است که ارتباط را در صحنه فاقد آثار و مدارک مشخص نماید، زیرا مهم نیست کارآگاه با چه روشی در صحنه کار می کند. مهم این است که کارآگاه بتواند بین جرم و مجرم ارتباط برقرار کند.
گاهی هم ضرورت دارد صحنه را از زاویه دیگر به خصوص بر اساس آثار روان شناسانه مورد کنکاش قرار داد. بر این اساس این امکان وجود دارد تا با بررسی دقیق تر و موشکافه تر و با استفاده از ابزار و علوم دیگر به مجرم برسیم. لذا گاهی مواقع با استفاده از شهود حاضر در صحنه این امکان وجود دارد تا با برقراری ارتباط با شاهدین و تجزیه و تحلیل گفتمان آن ها، پازل های گمشده مورد بازیابی قرار گیرد.
به عنوان مثال زمانی که در نیمه دوم دهه ۱۳۷۰ یکی از بانک های تهران مورد دستبرد قرار گرفت؛ افسر عملیات با مصاحبه هایی که از شاهدان وقوع جرم داشت، به این نتیجه رسید که زوایه دید سارق چگونه است. بر اساس دیدگاه مجرم؛ افسر عملیات با نشریات به گونه ای هماهنگ کرد که به جای نوشتن مبلغ مثلاً ۳ میلیون، ۳۰ میلیون عنوان کنند،
 تا در این بین سارق با تماسی که با رئیس بانک داشت مورد شناسایی قرار گرفته و دستگیر شود. افسر عملیات با بررسی صحنه و شخصیت مجرم فهمید چگونه می توان سارق را از لاکش بیرون بکشد.
یا در صحنه قتلی که در استان ایلام اتفاق افتاد، کارآگاه به محض ورود به صحنه و مشاهده صحنه اعلام داشت قاتل یک قصاب است؛ چرا که نوع بریدن گردن مقتولین مانند ذبح کردن حیوانات بود(!)
بنابراین، صحنه جرم نقطه آغازین و بهره گیری از دلایل مادی است؛ اما بررسی، یک کوشش جمعی و گروهی است؛ چرا که در بررسی  صحنه چند هدف را مورد بررسی قرا می دهیم. یکی تعیین گستره جرم و شناسایی و دلایل مربوط به آن، دومی  مرتبط کردن شخص یا اشخاص به صحنه جرم در زمان ارتکاب است.
البته به طور سنتی هر صحنه جرمی به عنوان یک مجموعه مستقلی از داده ها مشاهده می شود که کارآگاه می تواند ردپای متهم را در آن تشخیص دهد؛ زیرا مطالعه شواهد فیزیکی می تواند کمکی اساسی به یافتن مرتکب جرم نماید.
شواهد فیزیکی غالباً برای تحقیقات پلیس قبل از آن که کسی به عنوان متهم دستگیر شود یا حتی قبل از آن که پلیس به کسی مظنون شود، دارای ارزش بسیاری است؛ اما معمولاً کارآگاهان پس از وقوع جرم به محل می رسند. بنابراین، آنان تنها یک روش برای حل مسأله در اختیار دارند که عبارت است از: «به راه انداختن تحقیقات تمام عیار که منجر به شناسایی و توقیف مجرمان شود».
با این اوصاف کشف ادله و مدارک فیزیکی که ممکن است مظنون در صحنه جرم به جا گذاشته باشد، وظیفه ای مهم است.
در صحنه جرم کارآگاهان می توانند با توضیحات قربانیان و شاهدان در مورد حرکات عاملان جرم در خلال وقوع جرم، به کشف ادله و مدارک نزدیک شوند تا به سؤالات زیر پاسخ دهد:
۱) چگونه قاتل به قربانی دسترسی پیدا کرده است؟
۲) قاتل با قربانی چه کاری را انجام داده است؟
۳) آیا قاتل سعی کرده است آثار به جا مانده از خودش را بپوشاند. اگر جواب مثبت است، چگونه؟
۴) چه چیزی در قربانی باعث جذب قاتل شده است؟
۵) کدام انگیزه یا خیال باعث شده است که قاتل به این سبک خاص و در این مکان خاص و در این زمان خاص اقدام به آسیب زدن نماید؟
بنابراین تحلیل صحنه جرم به پلیس می گوید به دنبال چه نوع سوژه هایی باید بگردد.

این تجزیه و تحلیل ممکن است رفتارهای مجرم را قبل از جرم نشان داده و شناسایی کند؛ احتمال دارد مجرم آمد و شد بعد از جرم را تأیید کند و سرانجام؛ صحنه جرم ممکن است جنبه های عملکردی سوژه و امضاء وی را نشان دهد؛ اما در این میان پلیس راهبردهای تحلیل شخصيت بر اساس صحنه جرم را به روش زیر ارائه میدهد:
 ۱) اطلاعات لازم را جمع آوری می کند.
۲) به دنبال يك الگوی معين است، جرايم را طبقه بندی می کند، ريسك جنايتكار و قربانی بودن را بازسازی می کند. به فعاليت های قبل و بعد از جنايت توجه دارد.
۳) رفتارهای متخلف را بازسازی و بررسی می کند که چه چيزی درباره شخصيت وی آشكار می شود.
۴) با نتايج به دست آمده از ارزيابی جنايت، توصيفی از محتمل ترين مشخصه های مظنون به دست می آید؛ مثلاً نژاد، جنس، سن، روش زندگی، عقايد، ارزش ها و سوابق جنايت.
۵) گزارش تحليل شخصيت می تواند به محدود كردن دايره تحقيقات پليس درباره فرد مظنون كمك كند.
۶) تكنيك مصاحبه ای مناسب، می تواند منجر به اعتراف فرد مظنون و دستگيری وی شود.
بنابراین آشنایی با روش کار مجرمان بخشی از وظیفه یک کارآگاه است؛ اما در هر صحنه علاوه بر مدارک فیزیکی، مدارک روانی هم وجود دارد که کارآگاه با مرتبط ساختن آن می تواند مجرم را شناسایی کند.
اگر چه به کارگیری روان شناسی جنایی از میان علوم مختلف در کشف جرم مقفول مانده است؛ اما پلیس آگاهی به لحاظ تنوع ماموریت، با مجرمین مختلف و با شخصیت های متنوع رو به رو است؛ لذا قبل از شروع بازجویی لازم است متهمین و مظنونین در آزمایشگاه روان شناسی جنایی یا علوم رفتاری مورد آزمایش قرار گرفته و سپس توسط کارآگاه مورد بازجویی قرار گیرند.
هر چند شناسایی شخصیت سوژه و فرآیند استدلال وی، در انجام بازجویی مؤثر و نتیجه بخش است؛ اما اگر بازجو شناخت کاملی از مظنون داشته باشد و بر اساس جنبه های هوشی و شخصیتی وی از سوژه بازجویی کند، احتمال موفقیت وی  بسیار افزایش می یابد.