کد خبر : 550453 تاریخ : ۱۴۰۲ سه شنبه ۱۰ بهمن - 16:00
درک بازارهای غیرقانونی در استرالیا دکتر غلامحسین بیابانی دانشیار گروه کشف جرایم دانشگاه جامع علوم انتظامی امین در یک گزارش بین‌المللی پنج رویکرد اصلی برای مطالعه بازارهای غیرقانونی مواد مخدر را می¬توان شناسایی کرد: رویکردهای مردم‌نگارانه و کیفی؛ رویکر÷÷1÷1دهای اقتصادی؛ پژوهش رفتاری و روان‌شناسی؛ پژوهش بر محور جمعیت‌شناسی و پیمایش و ارزیابی از دیدگاه اجرای قانون و جرم‌شناسی.

نوآوران آنلاین-

یک بررسی جامع از متون در مورد پیشگیری جرائم، شالوده‌ نظری رویکردهای جرم‌شناسانه در استرالیا را ترسیم کرده است که تا حدود زیادی تحت تاثیر مدل‌های اقتصادی است. در این بررسی، مختل کردن بازار مواد مخدر مستلزم تمرکزی همزمان بر بخش‌های عرضه و تقاضا است. 
اقدامات مربوط به بخش عرضه طراحی شده‌اند تا تولید، پرورش یا فروش مواد مخدر گران‌قیمت‌تر شوند. اجرای قانون در بخش تقاضا به دنبال افزایش هزینه‌ها و ریسک¬ها برای خریداران از بازارهای جنایی است. در اینجا استدلال می شود که حتی اگر پلیس نتواند هزینه‌ مواد غیرقانونی را افزایش دهد یا بر دسترسی آن‌ها تاثیر بگذارد، پلیس می‌تواند هزینه‌های غیرمالی مربوط به استفاده از آن‌ها را افزایش دهد. 
اولین عنصر در چارچوبی آلترناتیو برای مبارزه با بازارهای جنایی مربوط به جرم‌شناسی و نیاز به فراتر رفتن از داده‌های بر اساس برداشت و گزارش خود افراد است. به عنوان مثال در حوزه مواد مخدر، علاوه بر پیمایش‌هایی در مورد مصرف‌کنندگان مواد مخدر، مصاحبه با افراد متخصص و تطبیق داده‌های فعلی، مطالعات آینده در مورد بازارهای جنایی نیازمند داده‌های کیفی و مردم‌شناسانه در مورد فرآیندهای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی و زمینه‌هایی است که بازارهای جنایی را تولید و حفظ می‌کنند. 
یک نتیجه‌ مهم دوری از اصطلاح "بازار" از قلم انداختن ملاحظات مربوط به روابط اجتماعی است که از طریق ‌آن‌ها بازارها ایجاد می‌شوند. این بی‌توجهی در اولین آنالیز از فرم‌های بازار مبادله ریشه دارد که در ثروت ملل به قلم آدام اسمیت ارائه شده است. و ریشه‌ دیگر آن در مفاهیم نوین مربوط به روشنگری در مورد سوژه‌ انسانی لیبرال است و پژوهشگران جامعه‌شناس و مردم‌شناس از این بی‌توجهی به روابط اجتماعی ضمنی در مدل‌های اقتصادی مربوط به بازارهای جنایی انتقاد کرده‌اند. به عنوان مثال لی(Lie) مفهوم اقتصاد نئوکلاسیک بازارها را به عنوان "جدا از روابط اجتماعی، نهادها یا تکنولوژی و ...خالی از دغدغه‌های اولیه از قبیل قدرت، هنجارها و شبکه‌ها" می‌دید. به طور مشابهی پرستون ادعا می‌کرد که پژوهش در مورد مبادله باید بر افراد و گروه‌های درگیر، موارد مبادله شده و زمینه‌های اجتماعی که مبادله در آن‌ها اتفاق می‌افتند، تمرکز داشته باشد. این عناصر مهم از بازار "ایده‌آل" اقتصاد نئوکلاسیک حذف شده‌اند که فرض می‌کند که:
ن بازارها از خریداران و فروشندگان ناشناسی تشکیل شده‌اند که برای منابع محدود رقابت می‌کنند
• بازارها از طریق تقاطع‌های عرضه و تقاضا به توازنی می‌رسند که در آن قیمت‌ها در سطوحی مورد رضایت خریداران و فروشندگان تثبیت می‌شوند. 
• خریداران و فروشندگان به تمامی اطلاعات لازم برای انجام بهترین مبادله برای بیشینه ساختن سودمندی دسترسی دارند
• خریداران و فروشندگان در بازار خودمختار، ریسک‌پذیر، به دنبال منافع شخصی هستند و به طور معقولی کار می‌کنند تا سودمندی خود را بیشینه سازند. 
بدنه‌ای از پژوهش‌های جامعه‌شناسی و مردم‌شناسی، سازمان اجتماعی و الگوی فرهنگی بازارها را توصیف و آنالیز کرده‌اند. یک یافته‌ کلیدی از این پژوهش‌ها این است که فعالان بازار کار می‌کنند تا روابط تجاری بلند مدتی با دیگر مشارکت‌کنندگان ایجاد کنند تا ریسک و عدم قطعیت را کاهش دهند. این یافته با فرض فعالان ناشناس و اتمیزه که اساس مدل بازار اقتصاد نئوکلاسیک را تشکیل می‌دهد، تناقض دارد. به عنوان مثال در مطالعه  "ساختار و سازمان" بازار هروئین در کانبرا ، بمر  و سنگوز  اهمیت اعتماد (یک ویژگی کلیدی روابط اجتماعی) را برای عملکرد این بازار شناسایی کردند. به دلیل اندازه نسبتا کوچک کانبرا، بیشتر مصرف‌کنندگان مواد مخدر حداقل یکدیگر را به چهره می‌شناختند.