کد خبر : 237556 تاریخ : ۱۳۹۹ شنبه ۱۶ فروردين - 12:41
بگذارید برای کرونا بخوانیم : الفاتحه مع الصلوات سجاد سیف / مدیر مسئول نشریه پُرسون

نوآوران آنلاین- هر آغازی پایانی و هر آمدنی رفتنی... این امیدی است که همه ایرانی ها همانند هر انسان دیگری که در این کره خاکی گام برمیدارد درباره سرنوشت ویروس کرونا در ذهن میپروراند و آرزوی رفتن آن را دارد.

این همه زخم از لوث وجود کرونا نهان نیست، روزی که این ویروس منحوس برای اولین بار از شهر ووهان چین برآمد تا روزیکه برای اولین بار در شهر قم ظاهر شد و همراستا با آن به سرعت در جای جای جهان پخش و بسیاری را آلوده و درگیر نمود یادداشت ها، تحلیل ها، گفتگوها، مصاحبه ها، نقل قول ها، توصیه ها و بیان فضل های زیادی منتشر شده است.

 با هم گوشه ای از آنچه اتفاق افتاد را مرور می کنیم:

کرونا نخست داستان تکراری انکار، توجیه و قبول بود. از ورود ویروس در هر کشوری تا بیان پشت و پرده های ظهور آن تا کشته های که هر روز بر آمار آن افزون میشود و  سوال های که چه شد پرواز ها متوقف نشد ؟ و ووهان ،ماهان و سوهان دست به دست هم دادند تا کرونا ریشه بدواند تا خواندن متنی که هنگ کنگ در همسایگی چین با تدابیرش قِسِر‌ در رفت تا تیکه های برگزاری جلسات ستاد کرونا به صورت هفتگی و رسیدن به جمال دکتر جهانپور و ادبیات خاص او برای گفتن آمار هر روز و دیدن از خودگذشتگی و ایثار و فداکاری پرستاران و جامعه پزشکی و ثانیه به ثانیه آه و اشک و امید و رقص و آواز دسته جمعی پرستاران دلگیر و گلایه مند و درک ارتش فداکار و ورود سپاه پشتیبان و به میدان آمدن آنها در ساخت بیمارستان صحرایی( زدن رکورد ساخت بیمارستان!) و رزمایش بیولوژیکی و حفظ خط مقدم و قدردانی مردم تا تعطیلی اماکن مذهبی و عقلانیت تاریخی رهبران مذهبی و جهل و نادانی و گردن کلفتی و کج اندیشی عده ای شل مغز در شکست درب حرم تا سخن زیبا و جان دار تولیت آستان قدس رضوی آنجا که خود را در حفظ سلامت زائران مسئول دانست تا سخن های برآمده از دل بازیگر  تلویزیون امیر حسین رستمی در برنامه فرمول یک علی ضیاء که بازتاب عجیبی داشت و از دست دادن بسیاری از چهره ها و مردم کشورمان از فاطمه رهبر   مجتبی فاضلی،راه چمنی، سید محمد میرمحمدی مجمع تشخیص ، حجت الاسلام خسروشاهی و‌‌... تا تعطیلی مجلس از همان روزهای اول تا به کار گرفتن کارمندان و کارگران مظلوم تا بالا رفتن سطح اضطراب و افسردگی در جامعه و مشکلات جسمی،روحی و عاطفی و بی طاقتی در خانه ماندن زن و بچه و پیر و جوان و دست های خالی خانواده ها و شرمندگی شب عیدی پدران از تامین مایحتاج زندگی تا گرانی و سفر پزشکان بدون مرز و دیپورت آنان و سوال بی پاسخ مانده!

تا کمک های که از چین و دیگر کشورها آمد و از این دست در دست دیگر نهادیم تا خودمان را قوی نشان دادیم و به آمریکا هم کمک صادر کنیم!

تا رذالت عده ای زالو صفت که ذات کرونا، ذات آنان بود و بی توجه به جان آدم ها با احتکار و گران فروشی تا تعطیلی کسب و کارها و بیکاری و خرج کردن معرفت و درک خیلی ها برای بخشیدن اجاره مغازه، همه و همه نشان از تلاش هر جناح و گروه و دسته ای با هر نوع نگرشی داشت که برای برگشتن کشور به حالت عادی در تلاش بودند.

اساسا ضد حالی که ایرانی ها از کرونا خوردند بیش از هر کشوری در دنیا بود! دلیلش هم واضح است کم که بلا ندیده اند مردمان این سرزمین...اینکه وارد مرحله بعد شدیم و یا میشویم؟ خود طنز تلخی است!

از طرفی عید بیاید و این وضعیت ؛ اعصابی نمیماند دیگر... چطوری ایرانی!؟

آنچه گفته شد گریز کوتاه بر کرونا بود. نقدها و کوتاهی ها را بگذاریم و بگذریم که جمعه ها ماندگار شد تا روحانی بیدار و گام اول؛ کار آخرش شود...

در این میان ما فرصت یافتیم قدر روزهای بدون کرونا را بدانیم و بیاندیشیم بر نعمت یک روز بدون کرونا بودن...

 

کتاب ها را باز کردیم و تمام ادیان دست به دعا بردند اما دست آلوده ما در دامان دانشمندان که چشم از آنها برنداریم تا واکسنی بیابند...

در این قرنطینه دور بودن از هم؛ کتاب بینایی در دست گرفتیم و درست که تنظیمات خوابمان بهم ریخت اما سخن از آفتاب گفتیم و با وجود بیداری؛ خو با شب نگرفتیم...

امروز بر دوش هر انسان هوشار و دغدغه مند و با وجدانی است که همچنان به قطع زنجیره انتقال کرونا کمک نماید و مسائل و الزامات پیشگیری را رعایت کند‌.

اگر چه اعتقاد دارم آنچه توانست کرونا را تا حدودی مدیریت کند همین تعطیلات به اجبار عید نوروز بود وگرنه دولت روحانی انگار شهامت قرنطینه و تعطیلی ندارد! اگر بناست بر سرکارمان برگردیم؛ پس بایست مسایل و توصیه های بهداشتی را بیش از گذشته رعایت کنیم.

با این بازگشت به کار احتمال به هدر رفتن زحمات خود دولت، مردم صبور و سختی کشیده و در قرنطینه مانده بسیار خواهد بود.

انتظار اندکی تامل میرود تا مجال آه نیابیم و همه با هم برای کرونا و برای همه خوبی ها و بدی های که نشانمان داد؛ بخوانیم: الفاتحه مع الصلوات.