کد خبر : 187092 تاریخ : ۱۳۹۸ سه شنبه ۳۱ ارديبهشت - 20:18
بررسی میزان محبوبیت اصلاح طلبان در گفت‌و‌گوی نوآوران با مطهرنیا زنگ خطر کاهش اعتماد نیروهای اجتماعی به اصلاح‌طلبان به صدا درآمد آرزو قادری / روزنامه نگار

نوآوران آنلاین- رأی بالای نمایندگان لیست امید برای ورود به مجلس و همچنین دکتر روحانی در انتخابات، نتیجه عملکرد مثبت جریان اصلاحات بود که با حمایت خود سبد رأی آن ها را پُر کردند، اما متأسفانه بعد از روی کار آمدن و قرار گرفتن در جایگاه قدرت به جای این که نیروهای شان را از میان اعضای جریان اصلاحات انتخاب کنند افرادی را برگزیدند که میزان محبوبیت شان را در میان مردم کمرنگ تر کرد و به این ترتیب کل جریان اصلاحات زیر سؤال رفت.

در همین خصوص به گفت‌و‌گو با دکتر مهدی مطهرنیا، استاد دانشگاه، تحلیلگر مسائل سیاسی و آینده‌پژوه پرداختیم که مشروح آن تقدیم مخاطبان گرامی می شود.

 

* آقای عارف اخیراً اظهارنظری داشتند مبنی بر این که اصلاح طلبان برای انتخابات 98 مجلس ائتلاف نمی کنند و علت ائتلاف در سال 94 شرایط سخت اصلاح طلبان بود که در آن زمان مجبور به ائتلاف بودیم که به همان دلیل نیز جایگاه این جریان در میان مردم آسیب دید. شما چطور پیش بینی می کنید؟

آن چه در باب انتخابات و موضع اصلاح طلبان است باید از سوی سران این جریان مطرح شود، اما اگر بخواهیم به تحلیل وضع موجود بپردازیم باید به این نکته توجه داشته باشیم که اکنون اصلاح طلبان در برابر چند چالش قرار دارند که یکی از آن ها چالش اکنون زدگی است؛ به بیان دیگر در تعریف این چالش باید بگویم از یک سو اصلاح طلبان نمی توانند به گذشته بازگردند و تمام راه ها بر کوششی که این جریان انجام دادند تا بتوانند در موضع اصلاح طلبی به حکومت و حاکمیت بازگشته و جایگاه خود را در چارچوب نظام جمهوری اسلامی بازیابند همواره بسته بوده است. کوششی که در چارچوب ائتلاف در سال 92 و بعد از آن در سال 96 صورت گرفت موجب شد تا از اصلاح طلبان هزینه شود، اما هیچ اصلاح طلبی در جایگاه معنادار و قابل قبول برای انجام کار به گونه ای که بتواند رضایت ملت را جلب کند نتوانست قرار گیرد. نماد آن را می توانیم در شهرداری تهران ملاحظه کنیم که با وجود همه اعضای شورای شهر و یک دست بودن آن هیچ‌گاه در این چند سال اخیر اصلاح طلبان نتوانستند گزینه های بارز خود را در ارتباط با مسأله شهرداری تهران به نمایش بگذارد. چه برسد به این که در بخش دولت و در چارچوب قوه مجریه بتوانند سازوکارهایی را تعبیه کنند که نشان دهنده قدرت و فضیلت اصلاح طلبان در خدمت به ملت باشد. این زمانی شدید می شود که دریابیم مردم اصولاً به این مسائل توجه ندارند، بلکه به این توجه دارند که با تکرار رئیس اصلاحات بود که مردم پای صندوق های رأی آمدند و از این جهت آن چه که انجام می شود به نام اصلاح طلبان نوشته می شود. از دیگر سو اصلاح طلبان هراس از عبور وضعیت کنونی را نیز دارا هستند. اکنون نیروهای اجتماعی پشت سر اصلاح طلبان در تردید قرار دارند؛ چراکه معتقد هستند اصلاح طلبان توانایی عبور از این وضعیت موجود را از خود نشان نمی دهند و بار دیگر این جریان با تکیه بر جایگاه معنادار خود در پیوند با حکومت و حاکمیت است که می‌خواهند پا به عرصه انتخابات بگذارند و نخواهند توانست با تمام تلاش از سد فیلترهای موجود در جهت عبور به آینده بگذرد. این چالش اکنون زدگی هم اکنون در برابر اصلاح طلبان است. از این چالش است که چالش دوم خود به خود جلوه می کند و آن نیز کاهش اعتماد است. به هر تقدیر باید بپذیریم که اکنون ریزش بدنه اصلاح‌طلبان کم نیست اگرچه این ریزش در سبد رقیب خالی نمی شود، بلکه در بیرون سبد حاکمیتی و حکومتی در چارچوب نیروهای اجتماعی مخالف خود را به نمایش می گذارد، اما آن چه که هست از سبد اصلاح طلبان کاهش یافته و این ریزش نیرو که حدوداً به مرزهای 50 درصدی می رسد زنگ خطر را برای اصلاح‌طلبان به صدا درمی آورد.

 

* به نظر شما چرا در حال حاضر اصلاح طلبان فعالیت های انتخاباتی شان را آغاز نکردند و به نظر واحدی درخصوص چگونگی ورود به انتخابات نرسیده اند؟ علت این کاهش فعالیت چیست؟

به اعتقاد من اصلاح طلبان در حال پوست اندازی مجدد هستند. به هر تقدیر اصلاح طلبان به میدان آمدند و هزینه پرداختند تا بتوانند زمینه های ایجاد تغییرات از طریق اصلاح و رفرم یعنی عمل به قوانین را مورد نظر قرار دهند، اما در عمل اصلاح طلبان دچار نوعی محدود شدن در رفتار و کنش سیاسی قرار گرفته اند که اگرچه صورت حساب انتخابات به نام آن‌ها نوشته می شود، اما آن‌چه که در صورت حساب است در سفره آن ها گذاشته نمی شود. لذا صورت حساب ها به نام اصلاح طلبان می خورد، اما در عمل اصلاح طلبان حتی با وجود پشتوانه رأی مردمی نمی توانند در مناطق انتخابی سیاست های خود را پیاده سازند و در برابر انتخاب کنندگانی قرار می گیرند که از آن ها مطالبه می کنند و آن ‌ها نمی توانند به مطالبه گری به درستی پاسخ دهند. از این رو نیروهای اجتماعی حامی خود را نیز از دست می دهند و تضمینی ندارند که در آینده همین نیروهای اجتماعی در صورت هجمه بیشتر به اصلاح طلبان به حمایت آن ها بپردازند. از این رو باید محتاطانه تر در باب انتخابات و ایجاد فضای انتخاباتی برای مجلس و ریاست جمهوری آینده پیش می روند تا ببینند آیا تغییراتی نسبت به موضع گیری رسمی در خصوص آن ها ایجاد می‌شود یا خیر. بسیاری از بدنه اصلاح طلبان نیز در مسیر دستیابی به اهداف خود تحت فشار از سوی نهادهای مختلف قرار دارند. لذا باید گفت اصلاح طلبی در حالت پوست اندازی و تعمق در باب آینده خود قرار دارد.