کد خبر : 168098 تاریخ : ۱۳۹۷ شنبه ۱۵ ارديبهشت - 19:44
وزیر تعاون دولت اصلاحات در گفت‌وگو با نوآوران تأکید کرد: دولت با مردم شفاف سخن بگوید آرزو قادری / روزنامه‌نگار

نوآوران آنلاین- نبود صدای واحد از تیم اقتصادی دولت دوازدهم را می‌توان به حق نقطه ضعفی دانست که ریشه بسیاری از مشکلات در آن نهفته است؛ آن هم مشکلات اقتصادی که در وهله نخست مردم به امید رفع آن‌ها و بهبود اوضاع به نامزد مورد حمایت اصلاح‌طلبان رأی دادند و انتظار داشتند که به‌طور ویژه شاهد ایجاد اصلاحاتی ساختاری در حوزه اقتصادی باشند. البته این نکته را نباید نادیده گرفت که دکتر روحانی در شرایطی دولت را تحویل گرفت که کشور در ورطه سقوط قرار داشت و با این وجود در دوره نخست دولتمردان تمام تلاش خود را به کار گرفتند و مشکلات را رفع کردند، اما انتظار می‌رفت که در دوره دوم یعنی دولت دوازدهم شاهد حضور افراد نخبه و استفاده از ظرفیت‌های افراد باتجربه‌تری در کابینه و به‌ویژه در بخش‌های اجرایی بودیم تا نتیجه زحمات دولت دوازدهم نیز به عینه و به طور محسوس قابل مشاهده بود. مردم در دوره دوم با انگیزه بیشتری به دکتر روحانی رأی دادند و طبیعی است که اکنون باید مطالبات‌شان مورد توجه قرار گیرد و اقدامات عملی در این راستا صورت گیرد. پرواضح است که برای تحقق انتظارات مردم، دولتمردان باید هماهنگ‌تر از گذشته عمل کنند. از دیگر سو برخی تحلیلگران سیاسی اعتقاد دارند که دولت باید شفاف‌تر از گذشته با مردم سخن بگوید و مشکلات را مطرح کند تا سنگ‌اندازی‌ها و گره‌افکنی‌های جریان رقیب به زیان دولت تمام نشود و مردم نسبت به عملکرد دکتر روحانی و کابینه‌اش نگاهی غیرمنصفانه نداشته باشند.

در همین خصوص به گفت‌وگو با علی صوفی، وزیر تعاون دولت اصلاحات پرداختیم که مشروح آن تقدیم مخاطبان گرامی می‌شود.

 

* اخیراً شاهد طرح برخی انتقادات درخصوص عملکرد دولت تدبیر و امید هستیم؛ مبنی بر این‌که باید شاهد تغییراتی در تیم اقتصادی دولت باشیم و این تیم از حالت تک‌صدایی خارج شود و در عین حال شاهد همگونی در کابینه به‌ویژه تیم اقتصادی باشیم تا تصمیمات به صورت یک شبه و دستوری در مسائل مختلف اتخاذ نشود. در این خصوص شما تا چه اندازه ضرورت ترمیم در کابینه و خروج از تک‌صدایی را احساس می‌کنید؟

تیم اقتصادی دولت با سایر تیم‌های دولت همچون فرهنگی، امنیتی و یا تولیدی دارای تفاوت‌های چشمگیری است. این نکته صحیح است که همه در دولت به مثابه یک تیم خواهند بود که باید با هم هماهنگ عمل کنند تا کار پیش رود، اما تیم اقتصادی از نظر نوع فعالیت و نگرش و رویکردی که به مسائل اقتصادی دارد، استراتژی که انتخاب و در راستای آن هدف‌گذاری و برنامه‌ریزی و خط مشی‌گذاری می‌کند، از همه مهم‌تر است؛ چراکه این تیم باید لزوماً از یک مکتب اقتصادی پیروی کند. به هر حال دولت باید در چینش کابینه بیشتر دقت می‌کرد تا شاهد همفکری و همگونی سیاست‌های اقتصادی و اجرای آن‌ها باشیم، اما از این نکته نیز نباید غافل شد که عملاً برخی هماهنگی‌ها در عمل با محدودیت‌هایی مواجه است و در دولت اصلاحات نیز علی‌رغم تمام دقتی که می‌شد، اما تیم هماهنگی وجود نداشت و اختلاف‌نظرات بسیاری وجود داشت و حتی منجر به حذف و تجدیدنظر در کابینه شد. اکنون نیز با همه تلاشی که می‌شود، عملاً نمی‌توان چندان انتظار هماهنگی و تک‌صدایی از تیم اقتصادی داشت. برای رفع این ناهماهنگی‌ها باید یک هماهنگ‌کننده‌ قوی در رأس امور قرار داشته باشد که این نقش در دولت اول روحانی بر عهده جهانگیری بود، اما در دولت دوم روحانی این هماهنگ‌کننده، رئیس دفتر رئیس‌جمهور بود و عملاً شاهد آشفتگی در تیم اقتصادی دولت و به دنبال آن شاهد بروز بحران‌هایی همچون بحران ارزی در صحنه اقتصادی کشور بودیم.

 

* اعتراضات اخیر نمایانگر وجود نوعی عدم رضایت عمومی نسبت به اقدامات دولت تدبیر و امید است و متأسفانه شاهد کمرنگ شدن اعتماد عمومی در این خصوص هستیم. به نظر شما دولتمردان در سه سال باقی مانده تا تغییر دولت بهتر است چه سیاست‌هایی را اتخاذ کنند تا شاهد دلسردی مردم نباشیم؟  

به اعتقاد من دولت باید درخصوص وجود مشکلات و موانع با مردم شفاف صحبت کند و در عین حال ارتباط صادقانه‌ای با مردم برقرار کند و در راستای وعده‌هایی که به مردم داده توضیحاتی ارائه دهد که کدام دسته از این وعده‌ها در شرایط کنونی در شرف برنامه‌ریزی و یا اجراست و تا چه اندازه پیشرفت حاصل شده است و تا پایان دوران دولت دوازدهم قابل تحقق است که مردم اطمینان یابند و امید داشته باشند که دولت به وعده‌هایش عمل می‌کند و به مردم بی‌اعتنا نیست و با مردمی را که به او اعتماد کردند، مستمراً در ارتباط است و خود را ملزم و متعهد به پاسخگویی به مردم می‌داند و مطالبات شان را ارج می‌دارد و سعی می‌کند مردم را به این اطمینان برساند که به درستی به او اعتماد کردند. تحقق دسته دوم مطالباتی که روحانی وعده داده است، بستگی به متغییرهایی دارد که در اختیار دولت نیست و برای دولت غیرقابل کنترل است. تعداد متغییرهای قابل کنترل نسبت به سایر متغییرها کمتر است و دولت باید برای مردم خیلی مسائل را شفاف بازگو نماید؛ چراکه مردم در جست‌وجوی جامه عمل پوشاندن به وعده‌های‌شان هستند، اما مسائلی وجود دارد که مانع از اجرای بسیاری از امور می‌شود. به همین جهت بهتر است که آن‌ها نیز در جریان بسیاری از امور قرار گیرند تا دولت را ناکارآمد تلقی نکنند.