نوآوران آنلاین- در اصطلاح سیاسی، «استیضاح» به معنای توضیح خواستن از وزرای دولت است، اما متأسفانه برخی چنین تصور میکنند که صیانت از آرای مردم توسط نمایندگان مجلس و در راستای آن پرسش درخصوص عملکرد وزرای کابینه به معنای تقابل و تعارض با دولت است و در چنین شرایطی با ماهی گرفتن از آب گلآلود سعی در ناکارآمد نشان دادن ترکیب دولت دارند. این در حالی است که بسیاری از صاحبنظران و حتی وزرای دولت نیز اعتقاد راسخ بر این امر دارند که استیضاح و سؤال از دولتمردان، حق قانونی نهاد قانونگذاری کشور است.
متأسفانه برخی افراد در شرایط کنونی استیضاح وزرای دولت را به عرصه وزنکشی دولت و مجلس تبدیل و تلاش کردند تا با دستاویز قرار دادن این امر چنین نشان دهند که استفاده از مدیران نالایق در چینش کابینه موجب شده است که نمایندگان مجلس از این ابزار قانونی خود در راستای دفاع از حقوق مردم استفاده کنند.
در همین خصوص به گفتوگو با مهدی مطهرنیا، استاد دانشگاه، تحلیلگر مسائل سیاسی و همچنین آینده پژوه پرداختیم که مشروح آن تقدیم مخاطبان گرامی میشود.
* متأسفانه برخی درخصوص استیضاح وزرای دولت با راه انداختن هیاهو سعی داشتند که رابطه میان مجلس و دولت را متشنج نشان و همچنین حاشیه را پررنگتر از متن نشان دهند. شما چنین رفتارهایی را چطور ارزیابی مینمایید؟
با کمال تأسف باید بگوییم که فضای سیاسی در کشور ما فضایی آلوده است. با اینکه پس از پیروزی انقلاب اسلامی همواره از اخلاق و رعایت هنجارهای اخلاقی و همچنین سیاست منطبق بر دیانت سخن گفته شده است، اما هر چه به پیش میرویم، فاصله میان سخن و عمل افزون میگردد؛ بهگونهای که امروز این معنا که فساد در لایههای گوناگون رفتارها و تحرکهای اجتماعی تحت عنوان کنشهای جمعی در ایران سیستماتیک و سازماندهی شده است، بیشتر مورد قبول واقع میشود. ما در ارتباط با حوزه سیاست باید متعهد به ادبیات سیاسی باشیم و این ادبیات سیاسی متعهدانه را با رسالت ملی خود در چارچوب قانون اساسی دنبال کنیم. ایرانی که ما در آن زیست میکنیم، تاریخ فرهنگی هزاره سالهای دارد که پشتوانهای از میلیونها کنش سیاسی در ایام را در خود نهفته دارد. لذا بسیار دور از انتظار و ناپسند است که امروزه شاهد رفتار سیاسی و کنشهایی در راستای ایجاد فضاسازیهای منفی به جای جهتگیریهای مثبت و همگراییهای معنادار برای دستیابی به اهداف ملی باشیم و بدین ترتیب در بافت و متن فسادآلود کنونی به جای ایجاد فضای مناسب برای رسیدن به اهداف ملی به دنبال حذف یکدیگر بدون منطق معنادار برآییم. این را هیچ فرد منصف و معتدلی برای ایران نخواهد پذیرفت، اما نمیتوان به بهانه همگرایی و ایجاد وحدت در مسیر حرکت در یک بستر مشخص شده جناحی و حزبی، کاستیها را نادیده انگاشته و رسالت کنونی خود را در گروی جناحبندیهای حزبی و در منافع فردی و گروهی قرار دهد. مجلس شورای اسلامی، دستگاههای قضایی و اجرایی هر کدام قوای مستقل و در عین حال بر یک دیگر مؤثری هستند که در چارچوب رسالت ملی خود باید به همگرایی بیشتر بیاندیشند و همچنین در چارچوب همین امور باید به وظایف خود در راستای بالا بردن سطح کارآمدی سیستم در پاسخگویی به نیازهای واقعی و خواستهای ملت حرکت کنند. اگر اینگونه نباشد همگرایی و وحدت ملی به جای ایجاد توانمندی برای مردم جهت رسیدن به اهداف تنها به یک نوع همگرایی در راستای منافع حزبی و گروهی تبدیل خواهد شد. آنچه اکنون دیده میشود فاصله زیاد و معنادار میان سخن و رفتار و کنش است. در چنین شرایطی این حق قانونی مجلس است که در چارچوب مستندات موجود به استیضاح وزرایی بپردازد که در عمل موفق به بهبود وضعیت نشدهاند و به هیچوجه به معنای تعارض و تقابل با دولت نیست.
* استیضاح ابزار قانونی مجلس است اما برخی از این ابزار در مسیر ناکارآمد نشان دادن دولت سوء استفاده میکنند. به نظر شما این اقدام به زیان کل نظام نیست؟
یکی از تعارضهای بنیادی در قانون اساسی کنونی ایران تعارض میان مسؤولیتها، قدرت و همچنین پاسخگویی است. در قانون اساسی قدرت دارای لغزندگی فراوانی است. قدرت دولت به عنوان قوه مجریه و شخص رئیسجمهور در ساختار قدرت نظام جمهوری اسلامی ایران با این مسأله و چالش مواجه است؛ لذا همانگونه که پیش از بازنگری در قانون اساسی سال 68 این معضلات خود را نشان داد، به نظر میرسد با وضعیت فعلی این مشکلات در حال بروز و نمود بیشتر و نیاز به بازنگریهای فزونتر نسبت به مواد قانون اساسی است؛ چراکه دولت دارای توان تعریف شده در ارتباط با پاسخگویی با ملت است و به همان میزان میتواند پاسخگو باشد. دولت تدبیر و امید یا هر دولت دیگر مستقر در ایران تمام قدرت را در دست ندارد و قدرت بیشتر در اختیار سازمانها و نهادهای دیگری است که اساساً خود را در برابر مسؤولیتها پاسخگو میدانند و عملکرد آنها بر روی عملکرد و کارکرد دولت به عنوان نماینده اصلی پاسخگویی به ملت اثر میگذارد و اینگونه است که میگوییم همه دولتها وقتی سر کار میآیند دارای وجوه همگرا با ملت هستند، اما در نهایت چون نمیتوانند براساس ساختار موجود پاسخگوی نیازهای مردم باشند، مورد نقد و نفی شدید جناحهای گوناگون و مردم قرار میگیرند.