کد خبر : 153985 تاریخ : ۱۳۹۶ يکشنبه ۲۲ بهمن - 14:19
نگاهی به فیلم سینمایی «کار کثیف» ساخته خسرو معصومی به همین سادگی؟ شبنم محمودی شرق / عضو انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی ایران

نوآوران آنلاین- داستان سیزدهمین ساخته خسرو معصومی کاگردانی که همواره او را با ساخته زیبایش رسم عاشق‌کشی و قبل‌ترش با دوران سربی و آقای بخشدار به یاد می‌آورم درباره موضوعی است که بارها و بارها دستمایه فیلمسازان ایرانی قرار گرفته و آن مسأله مهاجرت است. و خسرو معصومی نیز با دستمایه قرار دادن زندگی یک زوج جوان سوژه فیلم خود را بر مبنای همین مسأله قرار داده، اما نکته ای که سبب می شود کار کثیف در ردیف سایر آثار تاریخ مصرف دار و حتی بی مخاطب قرار بگیرد مشکلات جدی است که در فیلمنامه وجود دارد. آدم‌هایی که شناسنامه مشخص ندارند. دلایلی که برای جا انداختن زوج جوان و فرزندشان قانع‌کننده نیست. فرزندی که بود و نبودش در قصه اصلاً گذار نیست و اصلاً معلوم نمی‌شود که برای چه در قصه هست؟ قصه آوارگی زوج جوان در ترکیه و ورود شاهرخ پسرخاله فرهاد (مردجوان) به قصه که هیچ توجیهی ندارد و باز هم مشخص نیست که چه نقشی در پیش برندگی داستان دارد. محسن پسرعمه عاشق پیشه و البته تا حدی منفی داستان که او هم اساساً نقش و کارکردش معلوم نیست و از همه بدتر انتهای قصه که به سادگی تمام گره‌ها و حفره‌ها را می‌پوشاند و با فرورفتن اتوموبیل زن و فرزند فرهاد در داخل دریاچه پایان می‌باید و به همین سادگی فیلم تمام می‌شود.

بدون تردید خسرو معصومی به عنوان فیلمنامه‌نویس، خود بهتر و بیشتر از هر کسی می‌داند که در روایت‌های غیرخطی از زمانی که مخاطب قرار است به زمان گذشته برود یا به آینده برود می‌بایست تک تک جزئیات و اطلاعات درباره کل داستان و آدم‌ها برایش تشریح شود تا وقتی که به زمان فعلی باز‌می‌گردد تمام اطلاعات را به طور کامل و جامع دریافت کرده و آماده تصمیم‌گیری باشد. که درباره کار کثیف چنین اتفاقی رخ نداده و معصومی آن‌قدر خودش و قصه‌اش را پیچانده که در انتها مجبور شده که کار را تمام کند و با سقوط اتومبیل به داخل دریاچه به تمام مشکلات خودش و گرفت و گیرهای فیلمنامه‌اش پایان ببخشید.

فیلم نه یک نقد اجتماعی است نه یک آسیب‌شناسی اجتماعی و نه یک نقد سیاسی به مسائل و مشکلات جوانان و زوج‌های جوان. انتظار پایان خوش را به هیچ عنوان از این فیلم و قصه‌اش نداریم، اما آیا معصومی نمی‌توانست با متمرکز ساختن قصه‌اش بر روی یکی از همین مسائل ذکر شده و اتفاقاً در همان لوکیشن فیلمی مناسب‌تر بسازد که از چنین آشفتگی‌هایی در فیلمنامه و ساختار رنج نبرد؟

بازی ها هیچ‌کدام مناسب پرده سینما نیستند و هیچ‌یک از عناصر فنی و اجرایی فیلم از جمله فیلمبرداری (جز در برخی تک لحظه‌ها) موسیقی، تدوین، طراحی صحنه و غیره نیز نمی‌توانند تماشاگر را راضی کنند و در مجموع متأسفانه کار کثیف، یک کار بد است که اجباراً می‌بایست نامش در ردیف ساخته‌های خسرو معصومی قرار گیرد و شاید بدترین کار او که اتفاقاً با سیزدهمین ساخته‌اش هم متقارن شده است.