کد خبر : 127280 تاریخ : ۱۳۹۶ چهارشنبه ۲۰ دي - 20:08
محسن هاشمی در گفت‌و‌گو با نوآوران تأکید کرد: اصلاحات آیت‌الله هاشمی موجب شد او را امیرکبیر زمان بنامند یکشنبه، نوزدهم دی ماه سال 95 را هرگز تاریخ ایران از یاد نخواهد برد؛ روزی که بزرگمردی همچون آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در سن 82 سالگی از جمع‌مان رفت. بی‌شک می‌توان آیت‌الله هاشمی را یکی از رهبران مؤثر در پیروزی انقلاب اسلامی دانست. او انقلابی بعد از انقلاب نبود بلکه انقلابی قبل از انقلاب بود و در مسیر پیروزی انقلاب اسلامی همواره امام‌خمینی(ره) را همراهی می‌کرد. بر کسی پوشیده نیست که او هر چه داشت در مسیر انقلاب گذاشت و بعد از انقلاب نیز در همه دوره‌ها سخنانش موجب آرامش مردم بود. اکنون جای خالی آیت‌الله به خوبی در میان بزرگان نظام احساس می‌شود. ایشان همواره از افراط و تفریط به دور بودند و در راستای اعتلا و سربلندی ایران اسلامی تلاش می‌کردند. در نخستین سالروز رحلت این بزرگمرد تاریخ ایران به گفت‌وگو با فرزند ارشد ایشان محسن هاشمی پرداختیم که مشروح آن تقدیم مخاطبان گرامی می‌شود.

نوآوران آنلاین- * آیت‌الله هاشمی رفسنجانی از شخصیت‌های باسابقه انقلاب اسلامی بودند که نزدیکی خاصی نیز به امام‌خمینی‌(ره) داشتند و در حال حاضر جای خالی ایشان به‌خوبی در میان بزرگان نظام احساس می‌شود. ایشان شخصیت بی‌نظیری داشتند و بسیاری از آیت‌الله تحت عنوان «امیر کبیر زمان» نام می‌برند. به نظر شما چه ویژگی آیت‌الله هاشمی موجب شد تا ایشان را امیرکبیر زمان بنامند؟

 

همانطور که می‌دانید آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در سوم شهریور 1318 در روستای بهرمان متولد شدند و تحصیلات اولیه را در مکتبی در روستا سپری و در 14 سالگی به قم مهاجرت کردند. از همان ابتدا که به قم مهاجرت کردند در همسایگی امام‌خمینی بودند و با ایشان آشنا شدند و به این ترتیب از نوجوانی با امام(ره) همراه شدند و همچنین رفت و آمدهایی با آیات نظام همچون اخوان مرعشی داشتند. بعد از فوت آیت‌الله بروجردی نیز فعالیت بسیاری برای تبلیغ مرجعیت امام خمینی کردند و سخنرانی‌های زیادی در مراکز استان‌ها و شهرها داشتند. امام خمینی(ره) در بحث کاپیتولاسیون که در مجلس شورای ملی مطرح بود، از آیت‌الله هاشمی خواستند که باتوجه به فعال نبودن رسانه های جمعی در این زمینه، مسائل مربوط به این لایحه را به دقت مورد بررسی قرار و به امام گزارش دهند. به این ترتیب آیت‌الله هاشمی وارد مسائل سیاسی آن زمان شدند. پس از آن آیت‌الله هاشمی در جریان امور خارجی نیز قرار گرفتند و نخستین کتاب‌شان را در زمانی که فراری بودند، به نام «سرگذشت فلسطین» و یا «کارنامه سیاه استعمار» ترجمه و با روش‌های ابتکاری خودشان این کتاب را توزیع و نسخه‌ای را نیز برای مرحوم مصدق ارسال کردند و مصدق بعد از آن طی نامه‌ای به ایشان نوشت که حیف است این کتاب توزیع نشود. «سرگذشت فلسطین» کتابی کاملاً بین‌المللی بود و برای مقدمه این کتاب نیز آیت‌الله هاشمی مدتی را در زندان سپری کردند. سپس آیت‌الله هاشمی از قم به تهران مهاجرت کردند و یکی از اقداماتی که در تهران انجام دادند، تحقیق درخصوص مسائل تاریخ معاصر ایران بود که در این مسیر به امیرکبیر علاقه‌‌مند شدند و زندگی این شخصیت را بررسی و به این نتیجه رسیدند که باید کتابی در این خصوص تحت عنوان «امیرکبیر؛ قهرمان مبارزه با استعمار» تألیف کنند. ایشان در فضای بین‌المللی با فلسطین و در فضای داخلی نیز با امیرکبیر آشنا ‌شدند و از همان زمان علاقه زیادی به آبادی ایران یافتند و یقین داشتند که ایران می‌تواند کشوری آزاد و در عین حال آباد باشد و بعد از انقلاب نیز سیاست های انقلابی را بدون افراط و تفریط را دنبال می‌کردند تا بتوانند ایران را در منظر جهانی کشوری کاملاً قدرتمند نشان دهند. آیت‌الله هاشمی همچنین در زمینه اقتصادی اعتقاد داشتند که با توزیع فقر نمی‌توان کشور را اداره کرد و باید با کار و تلاش و سازندگی و ایجاد فرصت‌های شغلی، از یک سو فضا را برای مردم آباد کرد و از سوی دیگر به قدرتی جهانی تبدیل شد. حضرت امام خمینی در امور مختلف به آیت‌الله هاشمی اعتماد می‌کردند. ایشان شخصیتی بودند که توانستند با هیجانات مثبت، روابط مثبت ایجاد کنند. مرحوم هاشمی همچنین هدف‌های بزرگی تعریف کرده بودند و در راستای دستیابی به آن‌ها تلاش می‌کردند و به دستاوردهای موردنظرشان می‌رسیدند. آیت‌الله هاشمی همواره به توسعه علم‌آموزی توجه داشتند و در همین راستا در بحبوحه جنگ تحمیلی یعنی سال 1361 دانشگاه آزاد اسلامی را تأسیس کردند که این دانشگاه امروزه حدود 400 واحد در سراسر کشور و 11 میلیون مترمربع فضای آموزشی و پژوهشی و خوابگاه و فضای ورزشی و کارگاه‌های آموزشی دارد. همه این نقدینگی دانشگاه نیز از طریق مردم تأمین شد و به معنای واقعی کلمه نمونه موفق اقتصاد مقاومتی را در عمل محقق کردند. همچنین آیت‌الله هاشمی بنیادی تحت عنوان «بنیاد فرهنگی رفاه» را با کمک بازاریان آن زمان تأسیس کردند. این بنیاد هنوز نیز موجود است و در گذشته تربیت دانش‌آموزان را بر عهده داشت و زمانی که امام خمینی(ره) بعد از پیروزی انقلاب از پاریس به تهران تشریف آوردند، نخستین مکانی که در آن سکنی گزیدند بنیاد فرهنگی رفاه بود. آیت‌الله هاشمی همچنین در خطبه‌های نماز جمعه دهه شصت بحث ساخت مترو را برای کاهش آلودگی هوا مطرح کردند. از این رو باتوجه به چنین اصلاحاتی آیت‌الله هاشمی را امیرکبیر زمان دانستند.

 

* آیت‌الله هاشمی اعتقاد داشتند که تفاوت و مرز مشخصی میان ولایتمداری و ولایت‌معاشی وجود دارد. ایشان نه تنها از سفره انقلاب نصیبی نبردند، بلکه از خود نیز برای انقلاب هزینه کردند. درخصوص این بُعد از شخصیت ایشان بفرمایید.

 

دارایی‌های آیت‌الله هاشمی کاملاً روشن است و همه دوستان‌شان نیز اطلاع دارند که اگر ایشان دارایی داشتند از حداقل آن برای خودشان استفاده می‌کردند و حداکثر را برای کمک به هم‌نوعان و زندانیان مبارز و خانواده‌های‌شان مورد استفاده قرار می‌دادند. آیت‌الله هاشمی امکانات وسیعی داشتند و همه این دارایی‌ها را در مسیر پیروزی انقلاب هزینه کردند. امیدوارم راه ایشان تداوم یابد.

 

* طی روزهای اخیر متأسفانه اعتراضاتی را در قالب تجمعاتی در شهرهای مختلف کشور شاهد بودیم، بعضاً این تجمعات به آشوب کشیده شد و نام اغتشاش می‌توان بر آن نهاد و مشخص شد که تفاوتی میان مردم و افرادی است که با برنامه‌ریزی این تجمعات را به آشوب کشیدند. با توجه به این‌که آیت‌الله هاشمی همواره سخنان‌شان موجب آرامش مردم در هر دوره‌ای از تاریخ بوده است، اگر امروز در میان ما حضور داشتند، تفکر و اندیشه، درایت، سعه‌صدر و شکیبایی ایشان تا چه حد در کاهش مشکلات و آرام کردن فضا و کنترل احساسات و هیجانات در کف خیابان‌ها تأثیر داشت؟

 

خوشبختانه در مورد نارضایتی‌های اخیر می‌توان گفت مسؤولان مسیر آیت‌الله هاشمی را در پیش گرفتند و نارضایتی و اعتراض در برابر مشکلات را به رسمیت شناختند و مرز مشخصی میان مردم و اغتشاشگران قائل بودند و تأکید می‌کردند که زمینه برای هدایت این‌گونه اعتراضات از خارج فراهم نشود. جای تشکر دارد که نیروهای انتظامی و نیروهای امنیتی کشور با اعتراضات اخیر عاقلانه برخورد کردند و خیلی سریع تجمعات خیابانی پایان یافت. امیدوارم که نتیجه آن آگاهی بخشی و تذکری برای تأمین انتظارات مردم به مسؤولان باشد. در ماه‌های اخیر با دو زلزله مواجه بودیم؛ یکی زلزله‌ای که رخ داد و تهران را تکان داد و دیگری فعال شدن گسل‌های اجتماعی تهران بود. این زلزله‌ها نه آنقدر بزرگ بود که باعث خسارت زیاد شود و نه آنقدر کوچک بود که کسی متوجه نشود و این را باید تذکر الهی فرض کنیم.