کد خبر : 119836 تاریخ : ۱۳۹۶ چهارشنبه ۱۵ آذر - 12:38
نمایش بازندگی در وقت اضافه ٩٠ حاجى محمداحمدى/ استاد دانشگاه

نوآوران آنلاین- میلیون ها بیننده ایرانی مشتاق فوتبال بالاخره انتظارشان به سر رسید و عصر جمعه ( ١٠ آذر ماه جارى ) پای برنامه ٩٠ نشستند و به اين نرتيب فردوسی پور و مهمان خارجی اش و دو فوتبالیست قدیم و جديد فوتبال ملی با هزار دعا و صلوات به پیشواز این رویداد رفتند.
   در هنگامه شور و شوق وقتى جناب « کافو » کاپیتان سابق برزیل گوی چهارم گروه ( B ) را باز کرد و نام ایران را خواند، ناگهان فضای استودیو تغییر کرد و چهره کیروش و فردوسی پور و... دگرگون شد. گفتمان « گروه مرگ » در همه جا سایه انداخت و اين آغاز شوکی بزرگ بر روح و روان و افکار عمومی  ایران بود تا از همين ابتداء، خودمان را با دست خودمان بازنده اعلام کنیم.
   البته خيلى سريع براى جبران این برزخ برآمده از رسانه تلویزیون دست به دامان شبکه های اجتماعی شدیم و طبق معمول و همچون سال هاى قبل که چه بلاهايى بر سر « مسی » و... آوردیم، با ساختن تصویر های منفعلانه و طنزهای سرشار از یأس و نااميدى در فضاى مجازى، به نوعی توان فوتبال ملی كشورمان را به شدت مورد تحقیر قرار دادیم و از سويى با حالت ضعف و ناتوانى به صفحات بازیکنان رقبای ایران هجوم بی وقفه برديم و هر چه دلمان خواست نثارشان كرديم.
   حال پرسشی که وجود دارد این است كه به درستى وقتی رسانه اى در ابعاد تلویزیون به دنبال پوشش یک واقعه ملی به صورت زنده است، آیا به اين واقعيت خطير آگاه هست که در حال جریان سازی خبری ست و از پيامدهاى خوب و بد پوشش آن مطلع است یا خیر. آيا رسانه ملى سناریوى اش صرفاً بايد اعلام خبر باشد یا این كه ابعاد چند بعدی بعد از خبر را هم باید مدیریت کند. این همان حلقه مفقوده مدیریت این جریان خبری ست که فردوسی پور و يارانش نتوانستند بعد از همگروهی ایران با برخى كشورهاى مطرح در جهان فوتبال از پس آن بر آیند و به مردم بگویند ذات اين ورزش همین بد شانسى ها و خوش اقبالى هاست. کما این كه تمام مربیان و بازيكنان حرفه ای در سطح جهان و بازيكنان ملی خودمان هم بر آن صحه گذاشتند و یکی دو روز بعد آنان از رفتار بعضی از مردم و مجرى ٩٠ گله مند شدند و پيام هاى « ما می توانیم » را سر دادند و نشان دادند که جریان خبری ٩٠ مردم را با وضعيتى نااميد، دلسرد و بازنده رها کرده و بدون هیچ توضیحی و ناخودآگاه، آنان را به همان روحيات قدیم سوق داده که بروید و هر توهینى دارید بر سر بازیکنان شاخص تیم های رقیب  بریزید و البته ايشان نيز تا همين لحظه و مقتدرانه مشغول رسالت ناميمون خويشند!
   به راستى چه کسی باید پاسخ دهد؟ آیا این برنامه پيش بينى نكرده بود چنان چه ایران در گروهى سخت قرار گیرد، راهکارش به عنوان يك رسانه مرجع چیست؟ آیا وجود یک متخصص رسانه یا جامعه شناس و یا یک روان شناس ورزش نمی توانست در شرایط بغرنج حادث شده به داد برنامه و افكار عمومی برسد و از منظرى جامع تر و عقلايى تر به معضل نه چندان مهم پيش آمده بپردازد و از پیامدهای دردناك آن بکاهد.
   باید گفت اصل رقابت ورزشی رعایت اخلاق جوانمردی ست، ولی در این برنامه، به همراه یوزهای ایرانی مان و غرور ملی كشورمان با عبارت منحوس گروه مرگ و تكرار آن – قبل از مرگ – خودکشی کردیم. به اين ترتيب و با اين شيوه ناخجسته، دنیای ورزش و به ويژه فوتبال را به دخمه ناامیدی و اوهام خویش کشانديم و با توهین های آنچنانی، خشونت بار و ناجوانمردانه، بر ضعف و ناتوانى خویش مهر تأييد زدیم. با چنين ناتدبيرى هايى، به بسيارى از هواخواهان ناشكيب فوتبال – با اين دستاويز كه هنوز در ارائه اصول حرفه ای رسانه برای مخاطب مشکل داریم – پيام داديم برويد و هر كارى مايليد انجام دهيد، چرا كه ما بازنده ایم.