نوآوران آنلاین- طی سالهای اخیر مشکلات بسیاری در اقتصاد ایران به وقوع پیوسته که نهایتاً کشور را به ورطه سقوط و نابودی کشانده و امکان رفع مشکلات را بسیار سخت کرده است. یکی از علل عدم حل مشکلات را میتوان در نبود سیاست های منسجم دانست؛ سیاست هایی که اگر به درستی تدوین و اجرا میشدند قطعاً شرایط معیشتی مردم بهبود مییافت و افراد کمتری امروز خظ فقر را شاهد بودند. متاسفانه در حال حاضر شاهد از بین رفتن طبقه متوسط در جامعه هستیم؛ به این معنا که با حرکت این قشر به سوی دهک های ضعیف، تنها با گستره وسیعی از افراد زیر خط فقر مواجه هستیم.
نبود اراده قوی در راستای رفع مشکلات نیز از دیگر عللی است که تصمیمگیری در اقتصاد و نتیجه بخشی را دشوار کرده است.
در همین خصوص به گفتوگو با دکتر هادی حقشناس، نماینده سابق مجلس، معاون سازمان بنادر و دریانوردی، استاد دانشگاه و همچنین کارشناس اقتصادی پرداختیم که مشروح آن قدیم مخاطبان گرامی میشود.
* اخیراً بحث دریافت یارانه نقدی مجدد در کشور مطرح شده است و بسیاری از کارشناسان اعتقاد دارند که در شرایط کنونی دولت باید فکری به حال پرداختها کند. در بودجه سال 98 نیز کلیاتی از پرداخت یارانهها مطرح شده است که اجرای این قانون را بلاتکلیف نشان میدهد. به نظر شما با توجه به اینکه احتمال کسری بودجه وجود دارد، دولت اجرای این قانون را ادامه میدهد؟
ابتدا باید گفت براساس قانون بودجه و سایر قوانینی که در خصوص پرداخت یارانههای نقدی وجود دارد قرار نبود که همه افراد، یارانه دریافت کنند. بلکه بنا بر این بود که تنها دهک های کم درآمد یارانه نقدی را دریافت کنند، اما از آذر ماه سال 1389 به اشتباه به همه اقشار یارانه نقدی پرداخت شد. دولت یازدهم نیز نظرسنجی انجام داد و بیش از 90 درصد افراد حاضر نشدند به صورت داوطلبانه از دریافت یارانه انصراف دهند. بنابراین اجرای این قانون بعد از مدتی با مشکلات مالی مواجه شد. دولت به دلیل تورم موجود به ناچار اعلام کرد که در کنار پرداخت یارانه نقدی، اقدام به ارائه سبد حمایتی به مردم میکند. به نظر می رسد با توجه به اینکه مبلغ 40 هزار تومان سال 89 با مبلغ 40 هزار تومان سال 98 به لحاظ قدرت خرید در سطحی پایین تر قرار دارد و کمک چندانی به بهبود وضعیت مالی خانوارها نمی کند. به نظر میرسد که از هر منظر که به موضوع نگاه شود به این نتیجه میرسیم که در سال آینده دولت به سراغ حذف دهک های پردرآمد نخواهد رفت و برعکس حتی اقدام به توزیع سبد کالا نیز میکند.
* در این خصوص و با توجه به احتمال کسری بودجه چه توصیهای به دولت میکنید؟
توصیه من به دولت این است که اگر قصد دارد یارانه نقدی پرداخت کند و حمایتی از مردم صورت دهد، بهتر است جامعه هدف مشخص باشند. این کمک باید از طریق کمیته امداد امام خمینی(ره)، افراد تحت سرپرستی بهزیستی و بازنشستگانی که حقوق حداقل دارند و همچنین افرادی که پایینتر از خط فقر هستند، صورت گیرد؛ به این معنا که باید جامعه هدف که قشر ضعیف هستند مشخص باشند و دولت اشتباه گذشته یعنی تجربه تلخ پرداخت یارانه نقدی به همه اقشار را تکرار نکند.
* این یارانه 45 هزار تومانی چندان تأثیری در افزایش قدرت خرید مردم ندارد. به نظر شما این 200 هزار تومانی نیز که دولت وعده پرداخت آن را به مردم داده است، موجب تحمیل گرانیهای مجدد به اقتصاد نمیشود؟
به اعتقاد من مهمترین خدمتی که همه دولتها می توانند به ملتها انجام دهند این است که با اتخاذ سیاست های اشتباه، قدرت خرید مردم را کاهش ندهند. به عنوان نمونه اگر در سال جاری که تورمِ حدودِ 30 درصد اجتنابناپذیر بود اگر این تورم ایجاد نمیشد و براساس تورم 5 سال گذشته سیر کاهشی مییافت و ما تورم تک رقمی داشتیم، یقیناً نه نیازی به سبد کالا بود و نه نیازی به این داشتیم که پرداخت یارانه نقدی را ادامه دهیم. لذا اقدام اساسی که دولت باید انجام دهد کنترل نرخ تورم و کنترل رشد نقدینگی است. اگر دولت بدهی خود را به بانکها و بانک مرکزی و شرکتها را افزایش ندهد، حتماً اتفاقات مهم مثبت در اقتصاد ایران صورت میگیرد. دولت اگر بتواند طرحهای نیمهکاره را به بخش خصوصی واگذار کند حتماً اتفاقات مثبتی در اقتصاد ایران صورت میگیرد. دولت اگر بتواند سرمایه ایرانیان را در بازار جذب کند، حتماً تحولات گستردهای را شاهد خواهیم بود. مشکل اقتصاد ایران مشخص است راهکارهای معینی نیز دارد و نیازمند اقدامات اساسی و تصمیمگیری ملی در این خصوص هستیم. اگر امروز در ایران، اجماع ملی شکل گیرد که ایرانیان مقیم خارج از کشور بتوانند در ایران سرمایهگذاری کنند و سازوکار حضور ایرانیان خارج از کشور را فراهم کنند نیاز به هیچ سرمایهگذار خارجی در ایران نخواهیم داشت. مشکل اصلی ما این است که هنوز سازوکار این امر را فراهم نکرده ایم و به دنبال جذب سرمایه های خارجی هستیم. از دویست کشوری که در جهان هستند بیش از 90 درصدشان مشکل تورم را حل کرده اند، اما ما همچنان اندر خم این هستیم که چرا تورم در ایران تک رقمی نمیشود. لذا باید گفت در اقتصاد ایران مشکلات و همچنین راهکارها مشخص است و نکته مهمی که وجود دارد تصمیمات ملی و فراجناحی است که اتخاذ میشود. تا زمانی که مشکلات اقتصادی رفع نشود نمیتوان امید به بهبود بسیاری از مشکلات در حوزه های دیگر همچون اجتماعی داشت. در شرایط کنونی با مشاهده بسیاری از آمارهای طلاق به این نتیجه میرسیم که ریشه مشکلات خانوادگی را نیز میتوان در مسائل اقتصادی عنوان کرد. موضوع کلیدی این است که باید مسائل را از ریشه رفع کنیم نه اینکه به صورت مقطعی با تدوین برنامههای کوتاه مدت سعی در بهبود اوضاع داشته باشیم.