بانک توسعه تعاون بانک ملی
روزنامه نوآوران - 1403/02/08
شماره 2456 - تاریخ 1403/02/08
آخرین اخبار
پوستر نوزدهمین دوره اعطای مدرک به حافظان قرآن کریم رونمایی شد
هوش مصنوعی آرتروز زانو را ۸ سال زودتر پیش‌بینی می‌کند
اظهارات ضد و نقیض درباره یک مهمان‌ ویژه
آخرین وضعیت بازار رمزارزها در جهان
کدام کشورها بیشترین حاجی را دارند؟
قالیباف: مالیات بر سوداگری و سفته‌بازی فقط یک درصد از افراد جامعه را شامل می‌شود
عملکرد سه ماهه ۱۲ صندوق بخشی فعال در بازار سرمایه با صدرنشینی "سمان"
عملکرد سه ماهه ۱۲ صندوق بخشی فعال در بازار سرمایه با صدرنشینی "سمان"
پذیره نویسی ۲۰۰ میلیارد تومانی اوراق مرابحه "سیرنگ" با نرخ سود ۲۳ درصدی
پذیره نویسی ۲۰۰ میلیارد تومانی اوراق مرابحه "سیرنگ" با نرخ سود ۲۳ درصدی
بزرگداشت شهدای مدافع سلامت در قطعه 50 گلزار شهدای بهشت زهرا (س)
جلب مشارکت مردمی در پشتیبانی و مراقبت از طرح ساماندهی آسیب های اجتماعی
سیمای شبانه 7 بوستان منطقه 19 با اصلاح و تعمیر ۱۷۷ شعله از ابتدای سال روشن تر شد
نصب سازه پرتابل فرهنگی درجوار اماکن مذهبی وکانون تجمعات مردمی
ارزیابی امکانات، تجهیزات و ملزومات نگهداشت فضای سبز منطقه ٦ تهران
جمع آوری تابلوهای غیرمجاز از سطح منطقه۵
از ساماندهی کیوسک‌های مطبوعاتی تا اصناف و مشاغل مزاحم
اهمیت فرهنگ‌سازی در ارتقای مسئولیت اجتماعی حفظ محیط زیست
برگزاری همایش "پیاده روی خانوادگی " در بوستان جنگلی سرخه حصار
افتتاح اولین دبیرخانه کانون نوجوانان منطقه 13
تحکیم بستر آسفالت بزرگراه آزادگان و تعریض و ایمن‌سازی کندروی شرقی این بزرگراه در تقاطع با بزرگراه شهید لشگری
ایمن سازی و زیباسازی ۵۲ دستگاه پل عابر پیاده در منطقه ۲۱
بازرسی کارشناسان اداره HSE از سطح نواحی
اجرای عملیات رنگ آمیزی المان های بوستانی - عمرانی و ترافیکی در بوستان جنگلی یاس فاطمی
بازدید وزیر کشور از پروژه های سازمان نوسازی شهر تهران
با همکاری شهرداری تهران بسته‌های ویژه نوسازی بافت فرسوده تدوین می شود
برگزاری آیین افتتاحیه زورخانه ده ونک با حضور مسئولان شهری پایتخت و پیشکسوتان ورزش باستانی
از احداث بیمارستان جدید در منطقه تا منتقل شدن خط راه آهن تهران-اهواز
اجرای طرح همیاران آرامش در منطقه۲۲
آغاز بکار نخستین خانه خلاقیت و نوآوری در منطقه ۲۲ تهران
برگزاری جلسه عملیاتی طرح های تحولی خدمت در سال ۱۴۰۳
آغاز طرح ویژه الگوی خدمت در معابر منتخب منطقه ۱۶
برپایی میز خدمت سلامت و ویزیت رایگان کارکنان در منطقه ۱۶
شناسایی و پلمپ ایستگاه غیر مجاز پسماند در بازار حضرتی منطقه ۱۲
لزوم برنامه ریزی جهت انجام به موقع پروژه های احداثی منطقه در سال ۱۴۰۳
اطلس جامع منابع آلاینده در منطقه۲ تدوین شد
ایران به هاب ترانزیت داده نزدیک می‌شود؟
روایتی از تشابه ماجرای بابک خرمدین با فیلمی که نامش تغییر کرد
آفریقا؛ قاره فرصت‌ها/ موانع همکاری‌های تجاری ایران و آفریقا چیست؟
واکنش به کشتار در غزه؛ حقیقت جنبش‌های دانشجویی در آمریکا
کنعانی: توسل به ابزار تحریم خللی در عزم ایران ایجاد نمی‌کند
رفتار غیرانسانی آمریکا نسبت به دانشجویان معترض شرم‌آور است/ دانشگاهیان جهان باید خون گریه کنند
رئیسی: جمهوری اسلامی تحریم‌ناپذیر است
تلاش برای ارتقاء همکاری های حداکثری شرکای اجتماعی حوزه سلامت
طرح ساماندهی آسیب‌های اجتماعی در منطقه ۶ تهران با قوت ادامه دارد
تلاش برای بهبود وضعیت ترافیک در پهنه مرکزی تهران
رونمایی از تمثال جدید سردار شهید احمد کاظمی در منطقه ۱۹
زیرگذر بزرگراه خلیج فارس به روستای پلایین با اقدامات ترافیکی ایمن سازی شد
ورودی بناهای تجاری غیر مجاز در منطقه 19 با استقرار نیوجرسی مسدود شد
دریاچه بوستان شقایق منطقه 19مجهز به محل تفریحی و فراغتی می شود
به صدا در آمدن زنگ هفته سلامت در مدارس منطقه ۱۶
شمارش معکوس پایان رفع معارضین مسیر آزاد راه شهید شوشتری در منطقه ۱۵
کد خبر: 172636 | تاریخ : ۱۳۹۷/۶/۶ - 09:08
دختر شاگرد اولی که زندگی اش شد «سیخ و سنجاق» !

دختر شاگرد اولی که زندگی اش شد «سیخ و سنجاق» !

جثه لاغری داشت و دندان های جلوی دهانش ریخته و چشمانش زرد بود. نای صحبت کردن نداشت. می گفت مصرف مواد برایش طبیعی شده است و چند بار ترک کرده اما اراده ضعیفش او را دوباره به سمت مواد کشانده است. سیمین ۲۳ ساله است اما چهره تکیده اش او را خیلی بزرگ تر از سنش نشان می دهد.

نوآوران آنلاین-داستان معتاد شدنش را این طور شروع کرد که در دوران تحصیل در رشته ریاضی همواره شاگرد ممتاز کلاس بودم و با رتبه خوبی هم در یکی از دانشگاه های دولتی قبول شدم اما به دلیل مشکلات خانوادگی مجبور شدم انصراف دهم.

اعضای خانواده ما هفت نفر بودند. پدرم به دلیل بیماری صعب العلاج خانه نشین شد و یکی از دوستانش برای کمتر شدن دردش به او مصرف مواد مخدر را پیشنهاد داد و دیری نگذشت که پای مواد به خانه پدری ام باز شد و من هم که فرزند بزرگ خانواده بودم به نوعی سرپرست خانواده شدم و با ماشین پدرم مسافرکشی می کردم و شب ها تا دیروقت مشغول این کار بودم و وقتی به خانه می رسیدم از خستگی زیاد خوابم می برد. هنوز سایه پدر روی سرم بود و جرئت نداشتم به سمت خلاف قدمی بردارم. صبح زود از خانه می زدم بیرون و آخر شب بر می گشتم و تمام تلاشم این بود که خانواده ام کم و کسری نداشته باشند اما سرنوشت جور دیگری رقم خورد و پدرم با شدت گرفتن بیماری اش فوت کرد و نداشتن سایه بالاسر سبب شد تا هر کدام از اعضای خانواده راه خود را در پیش بگیرند.

من همچنان مثل سابق کار می کردم اما خستگی و شروع شدن بدن دردهای ناشی از کار زیاد امانم را بریده بود تا این که به پیشنهاد یکی از دوستانم به سمت مصرف مواد مخدر کشیده شدم.

در طبقه بالای خانه اتاقی برای خودم دست و پا کردم تا تنها باشم و آخر شب که به خانه می آمدم کارم شده بود سیخ و سنجاق اما ای کاش به همین جا ختم می شد ولی یک باور غلط و تعارفی دیگر از دوستان مرا در باتلاق مواد مخدر صنعتی انداخت و استفاده از این نوع مواد چهره و ظاهرم را خراب کرد و برای اولین بار شوهرخواهرم متوجه شد و وقتی در خلوت موضوع را به من گفت اعتیادم را انکار کردم و در جوابش گفتم اگر تو هم صبح بزنی بیرون و آخر شب بیایی مثل من پیر می شوی. با لبخندی که انگار به زور بر لب هایش نقش بسته بود صحبتش را ادامه داد. معتاد هرگز نمی گوید من اعتیاد دارم، کارم شده بود مصرف مواد مخدر صنعتی و هر چه در می آوردم دود می کردم تا این که شوهرم خواهرم که به من پیله کرده بود دستم را هنگام مصرف رو کرد و مرا به مرکز کمپ ترک اعتیاد برد و مدتی هم تحت درمان بودم اما از آن جا که با خانواده ام مشکل داشتم خانه ای مجردی اجاره کردم تا از آن ها دور باشم ولی این کار سبب شد دوباره سراغ کریستال بروم و هر چه درآمد داشتم خرج این مواد لعنتی می شد تا این که باز هم خانواده برای ترک دادن من اقدام کردند چون به اصطلاح خیلی تابلو شده بودم و دوباره به کمپ آمدم اما فقط سه ماه پاک بودم و دوباره روز از نو روزی از نو. دیگر خرج موادم خیلی بالا رفته بود هر جا هم که برای کار می رفتم مهمان یکی دو هفته ای بودم و تا متوجه می شدند اعتیاد دارم مرا بیرون می کردند.

سیمین می گوید: در این مدت اجاره خانه ام روی هم شده بود و باز هم جور مرا خانواده ام کشیدند، من آمدم کمک آن ها باشم اما شدم چوب لای چرخ زندگیشان. این بار دیگر با پای خودم به کمپ آمدم چون از نگاه های جامعه خسته شدم، حتی از جمع آشنایان هم طرد شده بودم و تنها پشتیبان من خانواده خودم بودند و الان ۱۹ روز پاکی دارم. روزهایی که پای بساط می نشستم در ذهنم این بود که اعتیاد کنترل می شود و هر وقت بخواهم می توانم آن را کنار بگذارم اما شده بود فرمانده مغز من و حالا می خواهم برای آینده ام کاری آبرومند پیدا کنم و اگر بتوانم ادامه تحصیل بدهم و از خانواده ام می خواهم مرا حلال کنند.

 

کانال تلگرام

ارسال دیدگاه شما

  • دیدگاه های ارسالی، پس از تایید مدیر سایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشند منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان پارسی باشند منتشر نخواهد شد.