بانک توسعه تعاون بانک ملی
روزنامه نوآوران - 1403/02/31
شماره 2472 - تاریخ 1403/02/31
آخرین اخبار
جوابیه روابط عمومی شرکت شهروند به خبر کذب در خصوص کیفیت گوشت تنظیم بازاری در یکی از شعب
یک هکتار اراضی کشاورزی در منطقه 19 آزاد سازی شد
عملیات احداث آمفی‌تئاتر روباز بوستان شهید کاظمی منطقه 19 از نیمه راه عبور کرد
ساماندهی پارکینگ های حرم مطهر برای خودروهای زائران امام راحل در منطقه 19
بررسی طرح های اجرای تقاطع غیر همسطح بر روی خیابان بسیج در منطقه ۱۵
برگزاری دومین نشست صمیمانه شهردار منطقه۴ با شهرداران مدارس
اتصال رینگ اول فاضلاب منطقه ۲۱ به شبکه فاضلاب تا خرداد
اجرای عملیات همسطح سازی، لکه گیری، تراش و روکش آسفالت بیش از ۶۹ هزار ۸۰۰ مترمربع بزرگراه لشگری و بزرگراه متوسلیان و معابر در منطقه ۲۱
تمهیدات ترافیکی و بازسازی مسیر خط ویژه اتوبوس های تندرو BRT در بلوار شهدای حصارک
ترمیم و رفع چاله‌های خطرساز بزرگراهی ناحیه۶ با استفاده از آسفالت گرم
افتتاح دو مجموعه ورزشی ویژه بانوان در سال جاری در منطقه ۱۷
حفظ ۱۱ هزار متر مربع فضای سبز در احداث ایستگاه تبادلی خط ۹ و ۱۱ مترو
امکان ثبت‌نام خودروهای برقی وارداتی با حساب وکالتی بانک کارآفرین
امکان ثبت‌نام خودروهای برقی وارداتی با حساب وکالتی بانک کارآفرین
جابه‌جایی بیش از ۱۷۹ هزار نفر از شرکت کنندگان در اجتماع بزرگ امام رضایی ها با متروی تهران
گام بلند مدیریت شهری در توسعه سرانه های ورزشی منطقه ۱۲
آیین تجلیل از قهرمانان ورزشی دختر محلات قلب طهران
برگزاری پنجمین نشست جمیعت شاعران آزاد ایران و ششمین اجلاس جهانی هم سرا
احداث نخستین مخزن ذخیره آب فضای سبز در بزرگراه شهید خرازی
بهسازی ۸ میدان میوه و تره بار در منطقه۲
چراغ‌ راهنمایی 295 تقاطع منطقه دو بهسازی و رفع نقص شد
استقرار شرکت‌های دانش‌بنیان در شهرک‌های صنعتی تسهیل می‌شود
احتمال وقوع «سیل مشهد» پیش‌بینی شده بود/ میزان بارش‌ها در سطح «هشدار قرمز» نبود
دستاوردهای دولت در حوزه اشتغال و معیشت
برنامه‌های گرامیداشت سوم و چهارم خرداد اعلام شد
معاون نظارت، حقوقی و وصول مطالبات بانك صنعت و معدن: در سال گذشته مبلغ 465 میلیون یورو از مطالبات ارزی و 618 هزار میلیارد ریال از مطالبات ریالی این بانك وصول و به چرخه تسهیلات دهی بازگشت/ وصول مطالبات یك فرآیند مستمر و ضروری برای تداوم فعالیت های مؤثر شبكه بانكی است
معاون نظارت، حقوقی و وصول مطالبات بانك صنعت و معدن: در سال گذشته مبلغ 465 میلیون یورو از مطالبات ارزی و 618 هزار میلیارد ریال از مطالبات ریالی این بانك وصول و به چرخه تسهیلات دهی بازگشت/ وصول مطالبات یك فرآیند مستمر و ضروری برای تداوم فعالیت های مؤثر شبكه بانكی است
کسب رتبه اول توسط بانک کشاورزی در حوزه مدیریت تهدیدات امنیت اطلاعات بانکی
کسب رتبه اول توسط بانک کشاورزی در حوزه مدیریت تهدیدات امنیت اطلاعات بانکی
قدردانی از بانک کشاورزی به عنوان سازمان پیشرو در مدیریت مصرف برق
قدردانی از بانک کشاورزی به عنوان سازمان پیشرو در مدیریت مصرف برق
فرصتها و چالشهای ابزار مشتقه اسلامی
فرصتها و چالشهای ابزار مشتقه اسلامی
سرپرست معاونت فناوری اطلاعات و برنامه‌ریزی بانک توسعه صادرات ایران منصوب شد
سرپرست معاونت فناوری اطلاعات و برنامه‌ریزی بانک توسعه صادرات ایران منصوب شد
تجلیل از واحدهای برتر ستادی، استانی و شعب بانک توسعه تعاون
تجلیل از واحدهای برتر ستادی، استانی و شعب بانک توسعه تعاون
مخبر: ظرف دو هفته آینده تمامی مردم آسیب دیده ناشی از سیل اخیر اسکان داده می شوند
افتتاح رسمی دو طرح سد قیز قلعه‌سی و تکمیل و توسعه سد خداآفرین
نجارزاده: ارتباط منسجم بانک ملی ایران با جامعه بزرگ مشتریان با اقدامات روابط عمومی محقق می‌شود
نجارزاده: ارتباط منسجم بانک ملی ایران با جامعه بزرگ مشتریان با اقدامات روابط عمومی محقق می‌شود
رضایت کامل اهالی حوزه کتاب و کتابخوانی از عملکرد بانک ملی ایران در سی و پنجمین نمایشگاه کتاب
رضایت کامل اهالی حوزه کتاب و کتابخوانی از عملکرد بانک ملی ایران در سی و پنجمین نمایشگاه کتاب
تیم ملی تکواندوی ایران قهرمان آسیا شد
ورود دلار به کانال ۵۷ هزار تومان/ ادامه روند کاهشی نرخ ارز
آرامگاه خشایارشا در تهدید است؟
مجمع تشخیص مصلحت لایحه حمایت از خانواده را تعیین تکلیف کرد
اقدامات قرارگاه جوانی جمعیت پست بانک ایران در سال گذشته تشریح شد؛ پرداخت 28 هزار و 408 فقره به مبلغی معادل39.113 میلیارد ریال تسهیلات قرض‌الحسنه ازدواج، فرزندآوری و مسکن فرزند سوم به متقاضیان
اقدامات قرارگاه جوانی جمعیت پست بانک ایران در سال گذشته تشریح شد؛ پرداخت 28 هزار و 408 فقره به مبلغی معادل39.113 میلیارد ریال تسهیلات قرض‌الحسنه ازدواج، فرزندآوری و مسکن فرزند سوم به متقاضیان
کارشناسان روابط عمومی بانک در سراسر کشور با بهزاد شیری مدیرعامل دیدار کردند
کارشناسان روابط عمومی بانک در سراسر کشور با بهزاد شیری مدیرعامل دیدار کردند
همایش مدیران ارشد بانک سپه برگزار شد
همایش مدیران ارشد بانک سپه برگزار شد
امکان وکالتی نمودن حسابهای بانک سپه برای ثبت نام خودروهای برقی وارداتی فراهم است
امکان وکالتی نمودن حسابهای بانک سپه برای ثبت نام خودروهای برقی وارداتی فراهم است
اجرای طرح سراسری ساماندهی آسیب‌های اجتماعی درناحیه٢ منطقه٦
شهردار منطقه۶ میهمان منزل شهدا شد
توافق دوشان‌تپه تصویب شد
برگزاری پویش یکشنبه با ورزش بانوان
پاکسازی ۱۱۰ متر مربع جداره ها در منطقه ۲۱
۶۰ مصوبه، رهاورد سومین بازدید میدانی شهردار منطقه ۱۵، از ناحیه یک بود
نصب ۱۴۴ تابلو قدم شمار در منطقه ٢١
-از کادر آموزشی مدارس استثنایی منطقه۴ تقدیر شد
کد خبر: 170287 | تاریخ : ۱۳۹۷/۴/۱۴ - 10:12
طاهر 15 ساله در تهران بَردگی می کند! / همه درآمدم برای رئیس است!

طاهر 15 ساله در تهران بَردگی می کند! / همه درآمدم برای رئیس است!

طاهر پسر ۱۵ ساله افغان که به همراه تعداد زیادی از دوستانش از شهر هرات به تهران آمده، در مورد وضعیت کارش توضیحاتی را ارائه داد.

نوآوران آنلاین-این روز‌ها به هر کوچه و خیابان که قدم می‌گذاری، هر چند دقیقه یک بار به افرادی بر‌می‌خورید که تا کمر به داخل مخازن زباله‌ها خم شده‌اند و با لباس‌هایی مندرس با دستانی چرک‌آلود با چشمانی جست‌وجوگر که با سرعت، یک به یک کیسه‌های زباله‌ها را پاره کرده و با دقتی کم‌نظیر به دنبال مواد بازیافتی هستند.

در سال‌های گذشته این افراد را فقط در هنگام شب می‌دیدید که در تاریکی و به دور از چشمان ماموران شهرداری به دنبال مواد بازیافتی بوده‌اند، اما حالا آفتاب نزده هر کدام‌شان را بر سر هر مخزنی می‌بینید تا به وسایل ارزشمندی که مدنظرشان است، برسند؛ ارزشمند از نظر آن‌ها پلاستیک، فلز، کاغذ و... است.

با یک چشم‌انداز غالب زباله‌گرد‌ها را که می‌بینید، کیسه بزرگی بر دوش می‌کشند و قامت‌شان زیر آن خم شده است؛ گویی ماراتنی که بین آن‌ها برقرار است، تمامی ندارد و تنها برندگان این میدان دلالان و سودجویان یک سویه این معامله هستند که سود‌های میلیاردی را به جیب می‌زنند و در این میان افرادی که سلامت‌شان در این تجارت پرسود به خطر می‌افتد، آحاد مردم جامعه‌اند که بدون آگاهی از قضایای پشت‌پرده از وسایل بازیافتی غیراصولی که غالبا ارزان‌قیمت هستند، خریداری می‌کنند.

طاهر پسر ۱۵ ساله افغان که به همراه تعداد زیادی از دوستانش از شهر هرات به تهران آمده، در مورد وضعیت کارش می‌گوید: «برای شرکت‌ها و سوله‌های بازیافت زباله کار می‌کنیم. از صبح زود ما را به مکان‌های مورد نظرشان می‌آورند و باید تا شب وسایلی را که به درد می‌خورد، جمع کنیم. روزانه باید بیشتر از ۵۰ کیلوگرم از این مواد را تحویل دهیم، در عوض به ما جای خواب می‌دهند و ماهیانه مبلغ ناچیزی دریافت می‌کنیم. ما هم هر چند ماه یکبار دستمزدمان را برای خانواده‌هایمان می‌فرستیم.»

از او در مورد رعایت مسائل بهداشتی می‌پرسم و جواب می‌دهد: «در سوله‌ها از بهداشت خبری نیست، همان‌طور که تحویل می‌دهیم جداسازی می‌شود و به همان صورت به کارگاه‌های بازیافت مواد ارسال می‌کنند.»

دوم تیرماه عقربه‌های ساعت ۱۲ را نشان می‌داد از پله‌های متروی میدان فردوسی که بالا آمدم چند متر آن طرف‌تر یک مخزن زباله وجود داشت؛ یک مرد با قامت و مو‌هایی بلند به داخل آن خم شده بود و از داخل مخزن صدای به هم خوردن شیشه به گوش می‌رسید.

در همین حین، یک بطری در دستش بود در آن را باز کرد، انگشت چرک‌آلودش را به داخل آن برد و بر دهان گذاشت به ثانیه نرسید صورتش را در هم کشید، محتویاتش فاسد بود. یکی دو قدم جلوتر خانمی با همین صحنه مواجه شد و بی‌اختیار دستش را به جیبش برد و دو هزار تومان به او داد. مرد با صدایی رسا و بلند مودبانه از خانم تشکر کرد.

کمی جلوتر رفتم بوی بسیار بدی از مخزن بیرون می‌زد. از همان فاصله در کنار کیسه‌ای که پر بود از وسایلی که به نظرش به درد بخور بود! پرسیدم ایرانی هستید؟ با همان صدای بلند جواب داد: «آره خواهر.» گفتم چرا اینجا؟ جواب داد: «از بدبختی، بی‌پولی، رفیق بد و.» صورتش را از مخزن زباله بالا آورد، انگار سیاهی روزگار، صورتش را سیاه‌تر کرده بود، فقط در این میان سفیدی چشمانش برق می‌زد.

پرسیدم چند سال است که این کار را انجام می‌دهی؟ گفت: «دو، سه سالی است.» گفتم در آمد خوبی داری؟ گفت: «نه بابا چه پولی انصاف که ندارند، به ما پول کمی می‌دهند، اما خودشان میلیاردی به جیب می‌زنند.» از او پرسیدم که چقدر سواد داری که در جواب گفت: «دیپلم دارم، اما سرم توی زباله چرخ می‌خورد. معتاد Addicted که شدی بی‌خانمان و کارتن‌خواب هم می‌شوی.» کیسه‌اش پر بود از چیز‌هایی که برای او پول بود و سر آستین لباسش نخ‌نما بود.

پرسیدم در آمد ماهیانه‌ات چقدر است؟جواب داد: «۳۰۰، ۴۰۰ هزار تومان؛ بستگی دارد چقدر زرنگ باشی.»

این بار تصمیم گرفتم سری به منطقه شرق تهران بزنم. به یکی از شلوغ‌ترین محله‌های آنجا رفتم. ابتدای خیابان که وارد شدم وانت‌بار‌های فروش میوه قطاری پشت سر هم دوبله پارک کرده بودند، اما از پلیس Police و جریمه در این محله خبری نیست. شنیده بودم این محله به دپوی بزرگ پسماند نزدیک است و زباله‌گرد‌های زیادی در رفت‌وآمد هستند؛ همین‌طور بود.

به دومین چهارراه نرسیده نوجوان ۱۶، ۱۷ ساله‌ای در کنار مخزن زباله با چرخ دستی‌اش ایستاده بود و با سرعت در حال زیر و رو کردن زباله‌ها بود. نزدیکش که رسیدم بوی آزاردهنده‌ای اطراف پخش می‌شد.

با عجله پرسیدم از کجا آمده‌ای؟ جواب داد: «از هرات.» از درآمدش که پرسیدم شروع کرد به درددل؛ «خانم بستگی دارد روزی چند تا کیسه تحویل بدهیم شاید ۳۰ تا ۴۰ هزار تومان.» پرسیدم با چه کسی زندگی می‌کنی؟ او که صورتش آفتاب سوخته و گرما تحملش را کم کرده بود، جوابم داد: «به همراه ۵۰۰ نفر از زباله‌گرد‌های دیگر»، گفتم نمی‌ترسی شیء تیزی دستت را ببرد؟ گفت: «مجبورم، باید برای خانواده‌ام پول بفرستم، چاره‌ای ندارم.

داخل کیسه‌اش فقط کاغذ و مقوا بود، گفتم شاید این یکی تخصصی کار انجام می‌دهد، اما دلیلش را این‌طور توضیح داد که داخل کیسه هر کدام از ما هر چیزی که باشد، از آهن سبک و سنگین گرفته تا پلاستیک و شیشه همه به یک قیمت خریداری می‌شود؛ کیلویی ۱۰۰ تومان، بعد خودشان جدا می‌کنند و به قیمت خیلی بالاتر می‌فروشند.

از آنجا که گشت و گذارش هم از این مخزن چندان فایده‌ای نداشت، صورتش را سریع برگرداند و عرض خیابان را برای رسیدن به مخزن بعدی با قدم‌هایی بلند طی کرد و رفت. درست است که از این افراد با عناوین مختلف زباله‌گرد یا زباله دزد The Thief یاد می‌شود، اما باید واقع‌بینانه دید سود این زباله دزدی theft به جیب چه کسانی می‌رود که در این آشفته‌بازار پرده‌نشینی می‌کنند.

از این محله که عبور کردیم در بین راه به جوانی به نام سلمان برخوردیم که او هم اهل افغانستان بود. ۱۹ سال و سه ماه است که به ایران آمده و این کار را شروع کرده و از کار و دستمزدی که می‌گیرد، ناراضی است. او ادامه می‌دهد ما ۵۰۰ نفر هستیم، اما برای هیچ‌کدام ما شرایط بهداشتی فراهم نیست، حتی هفته‌ای یک بار هم نمی‌توانیم از حمام استفاده کنیم. بعد به چرخ دستی‌اش اشاره می‌کند و می‌گوید: «ماموران شهرداری هم هر جایی که ما را می‌بینند، چرخ دستی و کیسه‌مان را می‌گیرند و کتک هم می‌زنند؛ بعد همین چرخ دستی را به قیمت ۵۰ تا ۶۰ هزار تومان به خودمان می‌فروشند، ما این کار را حرام می‌دانیم!»

آدرس دپوی پسماند را که در حقیقت محل زندگی‌شان هم به حساب می‌آمد، پرسیدم، گفت: نزدیک آنجا نشوید بهتر است. اطراف آنجا را بررسی کردم تا اینکه داخل زمینی بایر، کیسه‌های بزرگی کنار هم به صف کشیده‌شده بودند.

مردی میانسال با ظاهری نسبتا چرک‌آلود و محاسنی بلند، کیسه‌ها را برانداز می‌کرد؛ مثل اینکه حکم طلا را برایش داشت! خودش را رحیم اهل غزنی معرفی می‌کند و درخصوص کار و مشکلاتش می‌گوید: «بعد از نماز صبح از سوله خارج می‌شویم، اما در ماه مبارک رمضان از ساعت ۱۲ شب خارج می‌شدیم و تا قبل از اذان صبح بر می‌گشتیم، البته، چون ماموران شهرداری زباله‌ها را تخلیه می‌کردند، چیزی برای ما باقی نمی‌ماند، اما روزی هر کسی دست خداست.»

اشاره به کیسه‌ها می‌کند و می‌گوید: «این پنج کیسه قیمتش ۵۰ هزار تومان است، ارزش پول ایران هم کم شده، مثلا یک میلیون تومان شما می‌شود ۱۰ هزار افغان ما.» بعد با ناراحتی دستانش را نشانم داد، بریده، بریده بود. هوا هم کم‌کم داشت تاریک می‌شد و صدای اذان از مسجدی که آن نزدیکی بود بلند شد، ذکر صلوات را زیر لب زمزمه می‌کرد.

پرسیدم تا به حال اشیای قیمتی پیدا کرده‌ای؟گفت: «سه بار هر بار یک عدد موبایل بوده، اما به صاحب‌شان برگرداندم.» گفتم چرا خودت برنداشتی؟ گفت: «اگر می‌خواستم این کار‌ها را انجام دهم اینجا چه کار می‌کردم!» پرسیدم شما رئیس را دیده‌اید؟ جواب داد: «قدمت کار رئیس از قدمت شرکت پسماند بیشتر است، همیشه او با شهرداری قرارداد می‌بندد، رقیبی برایش نیست، سالی دو میلیارد به شهرداری می‌دهد، اما خودش ماهیانه بیشتر از یک میلیارد در آمد دارد!»

در بین راه به خیلی چیز‌ها فکر می‌کردم؛ به پسماند‌های باارزش و به طلای کثیفی که اگر در مسیر درستش و به دست اهلش قرار می‌گرفت، صرف آبادانی و سازندگی کشورمان می‌شد.

کانال تلگرام

ارسال دیدگاه شما

  • دیدگاه های ارسالی، پس از تایید مدیر سایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشند منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان پارسی باشند منتشر نخواهد شد.