نوآوران آنلاین- برکسی پوشیده نیست که رفتارهای قهری و خشن با قشر نخبه و دانشگاهی در هیچ جامعهای پذیرفته شده نیست. اساتید دانشگاه از این بابت که نقشی مهم و مؤثر در شکلگیری شخصیت و رشد نسل جوان دارند، از شأن و منزلت والایی برخوردارند و از این رو ضروری است که با محدودیت در راستای ایفای رسالت اصلیشان مواجه نشوند تا به این ترتیب زمینه رشد و شکوفایی استعدادهای نسل جوان فراهم شود.
در همین خصوص به گفتوگو با مصطفی درایتی، مشاور رئیس دولت اصلاحات پرداختیم که مشروح آن تقدیم مخاطبان گرامی میشود.
* اخیراً شاهد اخراج برخی از اساتید از دانشگاه بودیم که این امر استقلال دانشگاه را زیر سؤال میبرد و این امر را تداعی میکند که دانشگاهها جناحی اداره میشوند. به نظر شما تا چه اندازه ضروری است که دانشگاهها مستقل عمل کنند؟
به هر صورت مشکل اساسی که از مدت ها پیش در نظام آموزشی کشور وجود داشت و عوارض آن گسترش یافته و امروز نیز بروز و ظهورهای خاصی را در قالب برخی از رفتارهای برخی مسؤولان شاهد هستیم. به نظر می رسد که اصولاً نگاه به دانشگاه نگاهی منطقی نیست و گاهی تصور می شود که با اهداف اصلی دانشگاه فاصلهای عمیقتر مییابد. برخی سیاستگذاران در حوزه علم و آموزش گاهی با اهداف اصلی فاصله جدی مییابند و این نگرانی را در ذهن ایجاد میکنند که چه اتفاقی بعد از این خواهد افتاد. در شرایط کنونی میتوان گفت اتفاقاتی که در اداره دانشگاهها میافتد سلیقهای است و در برخی مواقع حرمت استاد دانشگاه زیر سؤال میرود. از قدیمالایام اینطور بوده که دانشگاه بر پایه استاد و دانشجوست و همیشه هم استاد و هم دانشجو در کشور ما و همچنین همه جوامع مهمترین قشر بوده و از حرمت اجتماعی برخوردار بوده و حریمی را به دلیل جایگاه اجتماعی و نقشی که در توسعه انسانی و اجتماعی کشور در همه ابعاد ایجاد میکنند، برایشان رعایت میکنند. وقتی چنین رفتارهایی دیده میشود تعجببرانگیز است و اصولاً علت اصلی بروز مشکلات اینچنینی این است که نگاه به مراکز تغییر کرده و اساتید و دانشجویان از جایگاهی که باید برخوردار نیستند و در این میان افرادی ورود مییابند که آگاهی از مقوله علم و تربیت ندارند. لذا با وجود اینکه تعداد مدرکبگیران افزایش یافته است در ابعاد دیگر اجتماعی این توانمندی را نمیبینیم و تأثیر مستقیمی بر جامعه ندارند با اینکه در تمام دنیا بزرگترین سرمایه گذاری روی توسعه انسانی است و توسعه علمی به این معناست که فرد بتواند رویدادی در تولید علم و منزلت رقم بزند. نگاه برخی از دستاندرکاران حوزه دانشگاه با اهداف تعیین شده است که با حوزه علم به معنای واقعی کلمه تفاوت دارد. سرمنشأ بسیاری از مشکلات تغییر نگاهی است که توجیهپذیر نیست. طبیعتاً انتظار میرود که حرمت استاد و دانشجو بهعنوان قشری مهم حفظ شود و وقتی این قاعده به هم ریخته شود، قطعاً تبعات جبرانپذیری را شاهد خواهیم بود. برخی متأسفانه فلسفه تأسیس دانشگاه و نقش استاد و دانشجو را به معنای واقعی کلمه نادیده گرفتهاند و همه چیز به ابزاری برای بازیهای سیاسی و سلیقهای و جناحیشان تبدیل شده است که جز خسارت به کشور و اتلاف وقت و انرژی قشر نخبه حاصل دیگری به دنبال نخواهد داشت.
* پس شما هم اعتقاد دارید که برخوردهای قهری موجب بیانگیزه شدن نسل جوان بهویژه دانشجو میشود؟
در صورت بروز رفتارهای غیرمعمول قشر جوان و نخبه کشور دچار ناامیدی و بیانگیزگی میشوند. پرواضح است که دانشگاه قبل از اینکه جای علم و فهم و درک باشد، باید محیطی مستقل باشد و دانشجو و استاد نباید احساس کنند که با محدودیت در طرح مسائل و تجزیه و تحلیل مشکلات و مسائل مواجه هستند. نباید به دانشگاه دستوری و تحمیلی نگریست وقتی نگاه درستی در این خصوص وجود ندارد و اساتید نیز به دلیل رفتارهایی که دور از شأنشان است، تمایلی به ادامه تدریس و فعالیت نخواهند داشت. نباید از این نکته غافل شویم که رسالت اصلی دانشگاه نقد مسائل است و نباید از محیط نقد دور شد. دانشگاه محل ایجاد نوآوری است نه اینکه درگیر مسائل جناحی و جریانی شود؛ چراکه از رسالت اصلی خود دور میشود و از چنین دانشگاهی دیگر نمیتوان انتظار تحول و تحرک در جامعه داشت. اساتید دانشگاه سرمایه جامعه هستند که باید از قدر و منزلت برخوردار باشند در غیر این صورت به دانشجو و آینده کل کشور آسیب میزنیم و نگاههای این چنینی در محیط های علمی نتیجه معکوس بر جای خواهد داشت.