سرویس اقتصاد
نوآوران آنلایندولت دوازدهم و تیم اقتصادیاش که جزو منتقدان سرسخت تحولات ارزی اوایل دهه 90 و رشد بهای ارز در دولت دهم و روزهای تحریم بودند، بد نیست نگاهی به بازار ارز بیندازند تا بینند دلار در بازار آزاد از کانال 4هزارو690تومان نیز عبور کرده و دلار دولتی نیز از مرز 3هزارو650تومان گذشته است، این در حالی است که به اعتقاد نمایندگان مجلس یکی از دلایل رشد قیمتها و گرانیها همین تلاطمهای ارزی چندماه اخیر بازار ارز است. اين روزها وضعيت بازار ارز به گونه اي است كه حتي كارشناسان اين حوزه را نيز در بسياري موارد شوكزده كرده و باعث شده كه پيشبينيهاي آنها از ثبات لازم برخوردار نباشد. روند افزايشي كه نرخ ارز و سكه به خود گرفته است از ديد كارشناسان اين افزايش نرخ با تمام پيشبينيهايي كه آنها براي پايان سال 96 داشتهاند، متفاوت است. از آنجايي كه بازار ارز از جمله حساسترين و مهمترين بازارهاي كشور محسوب ميشود، هر گونه نوساني در آن بازارهاي ديگر را نيز بسيار تحت تاثير خود قرار خواهد داد. هر چند به اين نكته نيز بايد تاكيد كرد كه تاثير مولفههاي سياسي، چه داخلي و چه خارجي بر اين بازار بيش از مسائل اقتصادي است. با اين اوصاف افزايش نرخ ارز از آنجايي كه باعث افزايش قيمت ديگر كالاهاي اساسي نيز خواهد شد، ميتواند مشكلات زيادي را براي معيشت خانوادهها ايجاد كند. بنابراين بانك مركزي در چنين شرايطي بايد سياستهاي تعادلي براي اين بازار در نظر بگيرد. اما اينگونه كه به نظر ميرسد، در شرايط فعلي حتي بانك مركزي نيز در كاهش نرخ ارز نميتواند موثر عمل كند و مشاهده ميكنيم نرخ ارز در چند وقت اخير به روند صعودي خود ادامه دادهاست؛ به گونهاي كه روز گذشته قيمت دلار به مرز 4697 تومان رسيد برای فهم آنچه در بازار ارز و بخش پولی ایران اتفاق افتاده است، باید گفت یارانه نقدی 45هزار تومانی سال 89 تقریباً با 45دلار برابری میکرد اما امروز یارانه نقدی 45هزار تومانی با کمتر از 10دلار برابری میکند و اگر قدرت خرید ریال را در زمانهای مختلف مقایسه کنیم میبینیم که تضعیف ریال در برابر سایر ارزها مقولهای در جریان است. بنابراین نمیتوان برای توضیح تغییرات نرخ ارز فقط بر یک عامل انگشت گذاشت. واقعیت این است که چرخهای اقتصاد ایران مدتهاست خوب نمیچرخد و یکی از علائم و نشانههای آن هم در بازار ارز خود را به نمایش میگذارد. اقتصاد ایران از دیدگاه مسئولان بانک مرکزی آنقدر اوضاع و احوال بسامانی دارد که در اولویتگذاریها میتوانند با گشادهدستی منابع قابل اعتنای ارزی را برای مسافرتهای شخصی به خارج صرف کنند که عمدتا هم کشورهایی مثل ترکیه، امارات، ارمنستان، گرجستان، تایلند و... است. بنابراین، یک وجه ماجرا این است که در نظام تخصیص دلارهای نفتی، غایب بزرگ، ملاحظات توسعهای است و به هیچ وجه اولویتگذاریها مبتنی بر اندیشه و برنامههای خردورزانه توسعهگرا نیست. از این زاویه میتوان بخشی از مشکل را توضیح داد که چرا ما دائما در حیطه قیمت و مقدار ارز دچار معضل هستیم و اقتصاد ایران یکی از کانونهای اصلی بیثباتی را در بازار ارز مشاهده میکند. این نکته نشان میدهد که سیاستهای ۳۰ سال گذشته در راستای منافع مفتخورها و دلالان با توجیه غلط، غیرکارشناسی و سادهانگارانه در جهت متناسبسازی وضعیت تورم در ایران از طریق دستکاری نرخ ارز هیچ دستاورد مفیدی به همراه نداشته، اما برای مردم فاجعه معیشتی و گسترش بیسابقه فقر، برای تولیدکنندگان ورشکستگی و برای دولت هم فروپاشی مالی به بار آورده است. ما روزی باید با نمایندگان مجلس و انسانهای سالم و خردمند در قوه مجریه بر سر این بدیهیات اولیه به تفاهم برسیم تا بعد از آن بتوانیم سمتگیریهای اصولی و نجاتبخش برای اقتصاد ملی را در دستور کار قرار دهیم.